منتو

لغت نامه دهخدا

منتو. [ م َ ] ( اِ ) نوعی از کیپای کوچک. ( فرهنگ رشیدی ). کیپای کوچک را گویند و آن پاره های پوست شکنبه گوسفند باشد که دوزند و با برنج و مصالح پر سازند و پزند. ( برهان ). نوعی از کیپای کوچک است و آن پاره های پوست شکنبه گوسفند باشد. ( آنندراج ) :
قیمه از بوی بخور شیشه سرخ پیاز
عودسوز مجمر منتو معطر می کند.
بسحاق اطعمه ( از فرهنگ رشیدی ).
دل گشت ز جان کباب منتو
شد خانه تن خراب منتو.
بسحاق اطعمه.
نشود هیچ سیر از منتو
سخت نالد ز حسرت سختو.
ملامنیر ( از آنندراج ).

پیشنهاد کاربران

مَنتو یا مَنتی نوعی دامپلینگ است که در میان مردمان ارمنی، آذری، قفقاز جنوبی، بالکان، آسیای مرکزی، افغانستان، ایران، پاکستان، یهودیان بخاری و مسلمانان چینی رایج است. مَنتو همچنین در سراسر روسیه و سایر کشورهای پسا شوروی، پخت می شود. این خوراک که در آن از گوشت چرخ کرده گوسفند، پیاز، سیر، گشنیز و فلفل سیاه، روغن و رب گوجه فرنگی استفاده می شود و در ظرف مخصوص می چینند در بخار آب پخته می شود و معمولاً با ماست یا چکه ( کشک ) صرف می کنند.
...
[مشاهده متن کامل]

• دو کیلو آرد را با نمک مقداری ۲۰ گرم روغن با آب شیر گرم خمیر نماید. بگذارید استراحت نماید.
• گوشت را شسته و یخنی طبخ نماید. گوشت باید به اندازه نرم گردد. با دست کنده شود. بعداً از ماشین رد کنید. پیاز را پوست گرفته خلال کنید؛ یا هم ماشین سالاد را استفاده کنید. از ماشین گوشت اصلاً استفاده نکنند! پیاز و گوشت را با نمک و تخم گشنیز تازه مخلوط کنید.
• خمیر را نازک هموار نموده چهارگوش برش نماید. مقداری یک قاشق کلان مواد تهیه شده را در بین منتو گذاشته هر گوشه آن را با هم محکم نماید. بعداً هر دو طرف را باهم محکم نماید.
• مقداری آب به دیگ روی حرارت گذاشته قالب های دیگ را روغن چرب نماید. مَنتو را روی قالب جالی پهلو به پهلو اما دورتر از همدیگر چیده قالب ها بالای همدیگر قرار دهید. معمولاً دیگ مَنتو دارای دو تا چهار طبقه می باشد. بالای طبقه اول که دیگ آبجوش می باشد. بگذارید بعد از ۲۰ دقیقه جای قالب ها عوض نموده اولی را آخر و آخر را اول بگذارید. بعد از پخته شدن مَنتو طی غوری را چکه زده منتو را کشیده رویش دوباره چکه بزنید. لعاب را انداخته با نعناع و فلفل سیاه و لذیذ نموده با گشنیز تزیین نماید.

منتومنتو
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/منتو

بپرس