منتهب
لغت نامه دهخدا
منتهب. [ م ُ ت َ هََ ] ( ع ص ) مال غارت شده و به یغما رفته. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) در عبارت «و عبدانهم بالمنتهب » موضعی است که واقعه ای در آن روی داده و گویند مصدر میمی است به معنی انتهاب و گویند موضع انتهاب. ( از اقرب الموارد ). رجوع به انتهاب شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید