- منتفع شدن ؛ سود بردن و سودمند گردیدن. ( ناظم الاطباء ). برخوردار گشتن. بهره بردن. فایده بردن : دوستان و برادرخواندگان امروز از یکدیگر منتفع نشوند. ( مرزبان نامه چ قزوینی ص 64 ).
نان وخوان از آسمان شد منقطع
بعد از آن زآن خوان نشد کس منتفع.
مولوی.
بواسطه وجود بشریت مردم از او منتفع شوند. ( مصباح الهدایه چ همایی ص 133 ).منتفع. [م ُ ت َ ف َ ] ( ع ص ) سودبرده شده : دهان شره از خون آشامی دربست و «الناس علی دین ملوکهم » نصی متبعو امری منتفع دانست. ( مرزبان نامه چ قزوینی ص 219 ).