منتفض

لغت نامه دهخدا

منتفض. [ م ُ ت َ ف ِ ] ( ع ص ) جامه و درخت افشانده شده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). جامه و درخت تکانده شده. ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || برگ رز سبز و تازه. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || نره پاک از باقیمانده بول . ( آنندراج ). رجوع به انتفاض شود.

فرهنگ فارسی

جامه و درخت افشانده شده . جامه و درخت تکانده شده .

پیشنهاد کاربران

بپرس