منتان

لغت نامه دهخدا

منتان. [ م ِ ] ( معرب ، اِ ) مِنثان. مِنتانة ( به فارسی نیم تن... با تقدیم و تأخیر حروف ) ژاکت از ماهوت گلدوزی شده و در تابستان مخلوطی از ابریشم و کتان با آستین بلند بدون دکمه : محبوبی لابس منتانة. آنجا که... اعلام کرده که این از ایتالیائی گرفته شده است نادرست است. ( از دزی ج 2 ص 617 ).

منتان. [ م َ ن َ ] ( ع اِ ) تثنیه مَنَة. ( ناظم الاطباء ). رجوع به منة شود.

فرهنگ فارسی

تثنیه منه

پیشنهاد کاربران

بپرس