منبت کاری کردن

مترادف ها

carve (فعل)
حک کردن، بریدن، کنده کاری کردن، تراشیدن، منبت کاری کردن، منقور کردن

inlay (فعل)
اراستن، منبت کاری کردن، نشاندن، در چیزی کار گذاشتن، خاتم کاری کردن، گوهرنشان کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس