لغت نامه دهخدا
منایا. [ م َ ] ( ع اِ ) ج ِ مَنیَّة. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). ج ِ منیة، به معنی مرگ و اجل. ( آنندراج ) : از برای وی ، احمد انواع منایا و احسن اقسام رزایا مقدر ساخت. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 459 ). رجوع به منیة شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع منیه مرگها اجلها