مناولت
لغت نامه دهخدا
مناولة. [ م ُ وَل َ ] ( ع مص ) چیزی فرا کسی دادن. ( تاج المصادر بیهقی ). عطا دادن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). عطا دادن. بخشش کردن. ( از ناظم الاطباء ). چیزی به کسی دادن یا دست به سوی کسی درازکنان چیزی به او دادن. ( از اقرب الموارد ). || آن است که شیخ ، کتاب مورد سماع رابه دست خویش به کسی دهد و گوید تو از جانب من اجازه روایت مندرجات آن را داری و تنها به دادن کتاب کفایت نکند. ( از تعریفات جرجانی ). در علم درایه نوعی ازتحمل حدیث است ( مقرون به اجازه و غیرمقرون به اجازه ) و صور مختلف دارد مانند اینکه شیخ اجازه نسخه ای از احادیث مورد روایت خویش را به طالب تحمل حدیث بدهدتا او آنها را روایت کند. ( ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ). رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. چیزی به یکدیگر دادن و گرفتن.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید