مناصر

لغت نامه دهخدا

مناصر. [ م ُ ص ِ ] ( ع ص ) یاری دهنده.اسم فاعل از مناصرة. ( غیاث ) ( آنندراج ) :
لاجرم هر دو مناصر آمدند
هر دو خوشرو پشت همدیگر شدند.
مولوی.
رجوع به مناصرة شود.

مناصر. [ م َ ص ِ ] ( ع اِ ) جاهای یاری دادن. ( غیاث ) ( آنندراج ).

دانشنامه عمومی

مناصر ( به عربی: مناصر ) یک شهرداری در الجزایر است که در استان تیپازه واقع شده است. [ ۲] مناصر ۲۵٬۴۸۰ نفر جمعیت دارد.
عکس مناصر
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

نصرت دهنده
یاری دهنده
ناصر بودن
کمک کننده
لاجرم هر دو مناصر آمدند
هر دو خوش رو پشت همدیگر شدند
✏ �مولانا�

بپرس