منازعات
/monAze~At/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
سلیم
منازعات: درگیری ها، کشاکش ها، ناساز و ناهمسازی ها، جنگ و جدل ها.
منازعات: درگیری ها، کشاکش ها، ناساز و ناهمسازی ها، جنگ و جدل ها.
درگیری های جمعی
خسرو پاشا آتش منازعات عثمانی با ایران را برافروخت.