منابت

لغت نامه دهخدا

منابت. [ م َ ب ِ ] ( ع اِ ) ج ِ مَنبِت. مَنبَت. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). رستن گاههای گیاه و درخت : پشت با بیشه ای داد که شعله آفتاب را در منابت آن راه نبودی. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 410 ).در میان منابت اشجار و مساقط احجار پی او بگرفت. ( ترجمه تاریخ یمینی ایضاً ص 418 ). رجوع به منبت شود.

فرهنگ فارسی

جمع منبت
( اسم ) جمع منبت

فرهنگ معین

(مَ بِ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ منبت .

فرهنگ عمید

= منبت

پیشنهاد کاربران

. . وَ مَنَابِتِ أَضْرَاسِی. . . ( از دعای عرفه امام حسین ( علیه السلام ) )
و محل روییدن دندانهایم.
توضیحات:
مَنابِت جمع مَنبِت است و مَنبِت، اسم مکان بر وزن مَفعِل و مشتق از فعل نَبَتَ است و نَبت یعنی آن چه که روید، گیاه، نبات ( نبت و نبات مصدراند )
...
[مشاهده متن کامل]

خلاصه، مَنبِت به معنای محل رویش و روییدن است و� منابت جمع آن است.
اَضراس جمع ضِرس است و ضِرس یعنی دندان.
اما برای یادسپاری آسان تر یک کلمه می توان از کلمات آشنای دیگر استفاده کرد به همین منظور از اصطلاح ( به ضرس قاطع ) صحبت می کنیم:
به ضِرسِ قاطع یعنی از روی یقین، با کمال اطمینان. این اصطلاح دوکلمه ای وقتی به کار می رود که بخواهند از چیزی، حرفی یا کاری با قاطعیت دفاع کنند. شاید ارتباط دو کلمه ی دندان و قاطع را بتوان این گونه تفسیر کرد که مثلاً با چنگ و دندان و از روی قطع و اطمینان از حرفم دفاع می کنم.
در ضمن شاید این مطلب خالی از لطف نباشد که از کجا بفهمیم که ضرس با حرف ضاد نوشته می شود؟برای این کار می توان از بازی با کلمات استفاده کرد، بدین صورت که یاد این جمله کنید که زیاد استفاده می شود به ضِرسِ قاطع عرض می کنم. خب، ضرس باید از حرفی استفاده کند که کلمه ی عرض هم استفاده می کند.

مَنبِت:اسم مکان بر وزن مَفعِل و مشتق از فعل نَبَتَ است و نَبت یعنی آن چه که روید، گیاه، نبات ( نبت و نبات مصدراند )
خلاصه، مَنبِت به معنای محل رویش و روییدن است و جمع آن می شود مَنابِت.

بپرس