مَنا مَنا ثَقَیل و فَرَسین (mene, mene, tekel, upharsin)
در عهد عتیق (دانیال) عبارتی که در ضیافت بَلشَصَّر به دیوار نقش بست و دانیال نبی آن را نشانۀ سقوط حکومت او و انهدام قریب الوقوع بابِل گرفت و چنین تفسیر کرد: منا (خدا سلطنت تو را شمرده و آن را به انتها رسانیده است)؛ ثقیل (در میزان سنجیده شده و ناقص درآمده ای)؛ فرسین (سلطنت تو تقسیم و به مادیان و فارسیان بخشیده شده است). در ۱۲ اکتبر ۵۳۹پ م بابل بدون مقاومت گشوده شد و هفده روز بعد، احتمالاً پس از مرگ بلشصر، کوروش به شهر قدم گذاشت.
در عهد عتیق (دانیال) عبارتی که در ضیافت بَلشَصَّر به دیوار نقش بست و دانیال نبی آن را نشانۀ سقوط حکومت او و انهدام قریب الوقوع بابِل گرفت و چنین تفسیر کرد: منا (خدا سلطنت تو را شمرده و آن را به انتها رسانیده است)؛ ثقیل (در میزان سنجیده شده و ناقص درآمده ای)؛ فرسین (سلطنت تو تقسیم و به مادیان و فارسیان بخشیده شده است). در ۱۲ اکتبر ۵۳۹پ م بابل بدون مقاومت گشوده شد و هفده روز بعد، احتمالاً پس از مرگ بلشصر، کوروش به شهر قدم گذاشت.
wikijoo: منا_منا_ثقیل_و_فرسین