من و تو (فیلم). من و تو ( ایتالیایی: Io e te ) یک فیلم درام ایتالیایی به کارگردانی برناردو برتولوچی است که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد و در بخش غیر رقابتی جشنواره فیلم کن ۲۰۱۲ به نمایش درآمد. [ ۱] [ ۲]
این فیلم، آخرین فیلم بلند برناردو برتولوچی پیش از مرگش در ۲۶ نوامبر ۲۰۱۸ بود.
این فیلم، آخرین فیلم بلند برناردو برتولوچی پیش از مرگش در ۲۶ نوامبر ۲۰۱۸ بود.
wiki: من و تو (فیلم)
من و تو (فیلم ۲۰۰۴). «من و تو» ( انگلیسی: Hum Tum ) فیلمی هندی در سبک کمدی رمانتیک و موزیکال است که در سال ۲۰۰۴ منتشر شد. بازیگران اصلی این فیلم سیف علی خان و رانی موکرجی هستند.
• سیف علی خان
• رانی موکرجی
• کیرون کهیر
• ریشی کاپور
• آبیشک باچان
• ایشا کوپیکار
• سیف علی خان
• رانی موکرجی
• کیرون کهیر
• ریشی کاپور
• آبیشک باچان
• ایشا کوپیکار
wiki: من و تو (فیلم ۲۰۰۴)
من و تو (کتاب). من و تو ( به انگلیسی: I and Thou، به آلمانی: Ich und Du ) ، کتابی است از مارتین بوبر که در سال ۱۹۲۳ منتشر شد و اولین بار در سال ۱۹۳۷ از آلمانی به انگلیسی ترجمه شد.
گزاره اصلی بوبر این است که ممکن است ما به دو طریق به هستی بپردازیم:
• نگرش «من» به «آن»، نسبت به شیئی که به خودی خود جدا از ماست، که یا از آن استفاده می کنیم یا آن را تجربه می کنیم.
• نگرش «من» به «تو»، در رابطه ای که در آن دیگری با مرزهای گسسته از هم جدا نمی شود.
یکی از موضوعات اصلی کتاب این است که زندگی انسان در روابط معنا می یابد. از نظر بوبر، تمام روابط ما در نهایت ما را به رابطه با خدا، که تو ابدی است، می رساند. مارتین بوبر گفت که هر بار که کسی می گوید تو، به طور غیرمستقیم خدا را خطاب می کند. بوبر تأکید کرد که مردم می توانند خدا را تو یا خدا خطاب کنند، «شما برای بودن به خدا نیاز دارید، و خدا برای آنچه معنای زندگی شماست به شما نیاز دارد. »
بوبر توضیح می دهد که انسان ها با دو جفت کلمه تعریف می شوند: من - آن ( I–It ) و من - تو ( I–Tho ) . [ ۱]
من - آن به دنیای تجربه و احساس اشاره دارد. من - موجودیت ها را به عنوان اشیاء مجزا که از یک مجموعه تعریف شده ترسیم شده اند توصیف می کند ( برای مثال، او یا هر موجود هدف دیگری که با آنچه آن را به طور قابل اندازه گیری با موجودیت های دیگر متفاوت می کند ) تعریف می شود. می توان گفت که «من» به همان اندازه با هر «آن» روابط متمایز و متفاوتی دارد که در زندگی فرد وجود دارد. اساساً، «آن» به جهان همان طور که ما آن را تجربه می کنیم اشاره دارد.
در مقابل، جفت کلمه من - تو دنیای روابط را توصیف می کند. این همان «من» است که هیچ «آن» را عینیت نمی بخشد، بلکه یک رابطه زنده را تصدیق می کند. من – روابط تو در روح و ذهن یک «من» برای مدت طولانی پایدار می ماند که احساس یا ایده رابطه حالت غالب ادراک باشد. شخصی که در کنار یک غریبه روی نیمکت پارک نشسته است، ممکن است با شروع به مثبت اندیشی وارد یک رابطه «من - تو» با غریبه شود. غریبه نیز یک شخص است و بلافاصله وارد یک رابطه ذهنی یا روحی با فردی می شود که افکار مثبت او لزوماً غریبه را به عنوان عضوی از مجموعه افرادی که افکار مثبت دربارهٔ آن ها دارد، در بر می گیرد. برای ایجاد چنین رابطه ای لازم نیست که غریبه تصوری از این داشته باشد که به یک رابطه «من - تو» کشیده می شود. اما آنچه که بسیار مهم است درک این است که جفت کلمه «I - Thou» می تواند به رابطه با یک درخت، آسمان یا خود نیمکت پارک اشاره داشته باشد، همان طور که می تواند به رابطه بین دو فرد اشاره کند. خصلت اساسی «من–تو» رها شدن از جهان حس، و ذوب شدن بین آن است، به طوری که رابطه با «من» دیگری در اولویت قرار دارد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفگزاره اصلی بوبر این است که ممکن است ما به دو طریق به هستی بپردازیم:
• نگرش «من» به «آن»، نسبت به شیئی که به خودی خود جدا از ماست، که یا از آن استفاده می کنیم یا آن را تجربه می کنیم.
• نگرش «من» به «تو»، در رابطه ای که در آن دیگری با مرزهای گسسته از هم جدا نمی شود.
یکی از موضوعات اصلی کتاب این است که زندگی انسان در روابط معنا می یابد. از نظر بوبر، تمام روابط ما در نهایت ما را به رابطه با خدا، که تو ابدی است، می رساند. مارتین بوبر گفت که هر بار که کسی می گوید تو، به طور غیرمستقیم خدا را خطاب می کند. بوبر تأکید کرد که مردم می توانند خدا را تو یا خدا خطاب کنند، «شما برای بودن به خدا نیاز دارید، و خدا برای آنچه معنای زندگی شماست به شما نیاز دارد. »
بوبر توضیح می دهد که انسان ها با دو جفت کلمه تعریف می شوند: من - آن ( I–It ) و من - تو ( I–Tho ) . [ ۱]
من - آن به دنیای تجربه و احساس اشاره دارد. من - موجودیت ها را به عنوان اشیاء مجزا که از یک مجموعه تعریف شده ترسیم شده اند توصیف می کند ( برای مثال، او یا هر موجود هدف دیگری که با آنچه آن را به طور قابل اندازه گیری با موجودیت های دیگر متفاوت می کند ) تعریف می شود. می توان گفت که «من» به همان اندازه با هر «آن» روابط متمایز و متفاوتی دارد که در زندگی فرد وجود دارد. اساساً، «آن» به جهان همان طور که ما آن را تجربه می کنیم اشاره دارد.
در مقابل، جفت کلمه من - تو دنیای روابط را توصیف می کند. این همان «من» است که هیچ «آن» را عینیت نمی بخشد، بلکه یک رابطه زنده را تصدیق می کند. من – روابط تو در روح و ذهن یک «من» برای مدت طولانی پایدار می ماند که احساس یا ایده رابطه حالت غالب ادراک باشد. شخصی که در کنار یک غریبه روی نیمکت پارک نشسته است، ممکن است با شروع به مثبت اندیشی وارد یک رابطه «من - تو» با غریبه شود. غریبه نیز یک شخص است و بلافاصله وارد یک رابطه ذهنی یا روحی با فردی می شود که افکار مثبت او لزوماً غریبه را به عنوان عضوی از مجموعه افرادی که افکار مثبت دربارهٔ آن ها دارد، در بر می گیرد. برای ایجاد چنین رابطه ای لازم نیست که غریبه تصوری از این داشته باشد که به یک رابطه «من - تو» کشیده می شود. اما آنچه که بسیار مهم است درک این است که جفت کلمه «I - Thou» می تواند به رابطه با یک درخت، آسمان یا خود نیمکت پارک اشاره داشته باشد، همان طور که می تواند به رابطه بین دو فرد اشاره کند. خصلت اساسی «من–تو» رها شدن از جهان حس، و ذوب شدن بین آن است، به طوری که رابطه با «من» دیگری در اولویت قرار دارد.
wiki: من و تو (کتاب)