من قاتل پسرتان هستم

دانشنامه عمومی

من قاتل پسرتان هستم مجموعه داستانی از احمد دهقان است که سال ۱۳۸۳ در نشر افق[ ۱] منتشر شد[ ۲] و با استقبال[ ۳] مخاطب ها همراه شد. [ ۴] این کتاب که نامزد و برگزیده رقابت های ادبی متعددی از جمله جایزه ادبی مهرگان، [ ۵] جایزه ادبی جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعاتی[ ۶] و جایزه ادبی هوشنگ گلشیری[ ۷] شده است، [ ۸] تاکنون به زبان های انگلیسی، [ ۹] روسی و… ترجمه شده است و همچنین با اقتباس از آن فیلم سینمایی پاداش سکوت[ ۱۰] به کارگردانی مازیار میری ساخته شده است. [ ۱۱] برخی از چهره های اصولگرا[ ۱۲] کتاب من قاتل پسرتان هستم را روایتی ضدجنگ توصیف کردند. [ ۱۳]
این مجموعه شامل ده داستان کوتاه است. احمد دهقان زبان ساده ای را برای روایت انتخاب می کند. داستان هایش را به دور از هرگونه پیچیدگی روایت می کند. تعلیق در داستان های این مجموعه بدون تصنع است و داستان ها چنان از مفاهیم انسانی که گاه دور از ذهن می نمایند، بهره برده اند که نیازی نمی بیند پیچیدگی و تعلیق کاذب را به داستان هایی این چنین شسته ورفته تحمیل کند. نگاه رئالیستی و بدون شعار دهقان دربارهٔ جنگ و حقایق آن و آدم هایش تصویری آن چنان عریان به خواننده می دهد که موحش بودن جهان واقعی و به ویژه جهان واقعی جنگ را نسبت به جهان داستانی، به رخ می کشد. [ ۱]
برخی از چهره های غیر ادبی از این اثر به عنوان کتابی ضد جنگ یاد کردند. [ ۱۲] از جمله مجتبی رحماندوست در این باره مدعی شد. جنگ هشت ساله تحمیلی، به خاطر دفاع شرافتمندانه ملت ایران تقدس یافت و با تمام قداستش منکر این نیستم که تبعات جنگ بعضاً بسیار نامیمون است؛ اما حق نداریم سیاهی ها و تلخی ها را بدون توجه به فرهنگ غالب، سپیدی ها و حقایق غرورآفرین فرهنگ ایثار و شهادت کنار هم آورده و در آن مبالغه کنیم. [ ۱۳]
احمد دهقان در واکنش به برخی از نقدها به کتاب من قاتل پسرتان هست گفت که وی دربارهٔ نقدهای متفاوت ارایه شده دربارهٔ آثاری از قبیل «من قاتل پسرتان هستم»، گفت: حوزهٔ اعتقادی رزمندگان دربارهٔ جنگی که در آن شرکت داشته اند و جوانی شان را به پای آن ریخته اند، حوزهٔ قابل احترامی است. در همه جای دنیا این طور بوده. اما کسانی که امروزه یخه درانی می کنند و فریاد می کشند، بی هنرانی هستند که در جنگ حتی از دور هم دستی بر آتش نداشته اند، ولی همه چیزشان را از جنگ دارند، که اگر جنگی نبود، امروز در سر چهارراه ها می دیدی شان که آکاردئون می زنند. دهقان با تأکید بر این که واقعیت های جنگ، خود جنگ است و نه خارج از آن، گفت: به شعار دادن عادت کرده ایم و فکر می کنیم ادبیات جنگ، شعار است؛ مثل ادبیات دوران شوروی سابق که همه می خواستند «زمین نوآباد» نوشته شود. او دربارهٔ این اعتقاد برخی که در «من قاتل پسرتان هستم»، فضای روحانی جنگ حذف شده است، خاطرنشان کرد: فضای روحانی جنگ با فریاد و ریا و دغل به دست نیامد. صدها هزار انسان آرمانگرا در جایی به نام جبهه جمع شدند و توانستند بزرگ ترین تحول اجتماعی و فردی را بیافرینند. آدم های جنگ همین آدم های کوچه و بازار بودند. اما این آن چیزی نیست که دوستان می خواهند بعد از ۲۰ سال تفسیر کنند. آدم های جنگ، آدم های معمولی بودند که آمدند متحول شدند، ولی این تحول در شهر بزرگ جبهه به وجود آمد. کسانی که می خواهند بگویند «من قاتل پسرتان هستم» ارزشی نیست، به دنبال این هستند که یک نفر مانیفست بنویسد؛ اما من داستان نویس هستم، نه مانیفست نویس. [ ۱۴]
عکس من قاتل پسرتان هستم
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران