من جانب.[ م ِ نِب ْ ] ( ع حرف جر + اسم ) از جانب. از سوی. از پیش. ( از ناظم الاطباء ). - من جانب اﷲ ؛ از پیش خدا. ( ناظم الاطباء ): من جانب اﷲ بود که فلان امر پیش آمد. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
فرهنگ فارسی
کلمه ماخوذ از تازی یعنی از جانب و از سوی و از پیش .