"شایَستَن/شای - " = ممکن بودن ( moeglich sein )
" نَشایستن/نَشای - " = ممکن نبودن ( nicht moeglich sein )
" شایَد " = ممکن است ( شیوه برخورد با " شایَد" بمانندِ " بایَد" است ) ( es ist moeglich )
... [مشاهده متن کامل]
" نَشایَد" = ممکن نیست ( es ist nicht moeglich )
" شایِش، شایندگی، شایشی ( به ریختِ پارسیِ میانه: شایِشنیه ) " = امکان، احتمال ( Wahrscheinlichkeit, Moeglichkeit )
" شاینده، شایا" = ممکن، محتمل ( moeglich )
" شایانیدن" ( سببیِ " شایستن" ) = ممکن ساختن ، امکانِ چیزی را فراهم کردن= ermoeglichen ( همچنین است: فراشایانیدن )
و بسیاری واژگانِ دیگر همچون " شایایی، شایستار، شایستاری، شایِشیک ( بمانند توانیک در پارسیِ میانه ) و. . . " .
اکنون این واژه را با پیشوندها نیز بکار ببرید و هزاران نوواژه بسازید.
نکته : من برای " احتمال، محتمل" پیشنهادهایِ دیگری نیز دارم.
. . . . .
پَسگشت :
به زیرواژه یِ " Verba Impersonalia " در همین تارنما بروید و پیامِ شماره یِ " 3 " را بخوانید.
" نَشایستن/نَشای - " = ممکن نبودن ( nicht moeglich sein )
" شایَد " = ممکن است ( شیوه برخورد با " شایَد" بمانندِ " بایَد" است ) ( es ist moeglich )
... [مشاهده متن کامل]
" نَشایَد" = ممکن نیست ( es ist nicht moeglich )
" شایِش، شایندگی، شایشی ( به ریختِ پارسیِ میانه: شایِشنیه ) " = امکان، احتمال ( Wahrscheinlichkeit, Moeglichkeit )
" شاینده، شایا" = ممکن، محتمل ( moeglich )
" شایانیدن" ( سببیِ " شایستن" ) = ممکن ساختن ، امکانِ چیزی را فراهم کردن= ermoeglichen ( همچنین است: فراشایانیدن )
و بسیاری واژگانِ دیگر همچون " شایایی، شایستار، شایستاری، شایِشیک ( بمانند توانیک در پارسیِ میانه ) و. . . " .
اکنون این واژه را با پیشوندها نیز بکار ببرید و هزاران نوواژه بسازید.
نکته : من برای " احتمال، محتمل" پیشنهادهایِ دیگری نیز دارم.
. . . . .
پَسگشت :
به زیرواژه یِ " Verba Impersonalia " در همین تارنما بروید و پیامِ شماره یِ " 3 " را بخوانید.