ممکن است


برابر پارسی: انجام پذیر است، شاید

جدول کلمات

شاید

مترادف ها

perhaps (قید)
شاید، اتفاقا، گویا، ممکن است، توان بود

maybe (قید)
شاید، احتمالا، ممکن است

perchance (قید)
شاید، اتفاقا، ممکن است، توان بود

mayhap (قید)
شاید، ممکن است

فارسی به عربی

ربما , قد

پیشنهاد کاربران

"شایَستَن/شای - " = ممکن بودن ( moeglich sein )
" نَشایستن/نَشای - " = ممکن نبودن ( nicht moeglich sein )
" شایَد " = ممکن است ( شیوه برخورد با " شایَد" بمانندِ " بایَد" است ) ( es ist moeglich )
...
[مشاهده متن کامل]

" نَشایَد" = ممکن نیست ( es ist nicht moeglich )
" شایِش، شایندگی، شایشی ( به ریختِ پارسیِ میانه: شایِشنیه ) " = امکان، احتمال ( Wahrscheinlichkeit, Moeglichkeit )
" شاینده، شایا" = ممکن، محتمل ( moeglich )
" شایانیدن" ( سببیِ " شایستن" ) = ممکن ساختن ، امکانِ چیزی را فراهم کردن= ermoeglichen ( همچنین است: فراشایانیدن )
و بسیاری واژگانِ دیگر همچون " شایایی، شایستار، شایستاری، شایِشیک ( بمانند توانیک در پارسیِ میانه ) و. . . " .
اکنون این واژه را با پیشوندها نیز بکار ببرید و هزاران نوواژه بسازید.
نکته : من برای " احتمال، محتمل" پیشنهادهایِ دیگری نیز دارم.
. . . . .
پَسگشت :
به زیرواژه یِ " Verba Impersonalia " در همین تارنما بروید و پیامِ شماره یِ " 3 " را بخوانید.

شدنی است
ممکن است: می شود
امکان داشتن، امکان دارد، احتمال دارد
شاید، انجام پذیر است
بسا و چندا ( چه بسا )
انجام پذیر است، شاید، میسر

perhaps
ممکن است:وجود دارد، بالکنایه موجود است.
تا جهان ممکنست جانش باد
همه سرها بر آستانش باد
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص ۵۰۰ )

شاید