ممنن

لغت نامه دهخدا

ممنن. [ م ِ ن ُ ] ( اِخ ) شاهزاده شجاع و اساطیری دنیای قدیم پسر تیتون و اورور . وی از سوی پدرش پادشاه تروآد مأمور شد تا نزد پادشاه مصر و حبشه برود و از آنان برای شکستن محاصره ترویا ( که یونانیان آن را محاصره کرده بودند ) یاری بجوید. ممنن بوسیله آشیل کشته شد. ( از لاروس ).

فرهنگ فارسی

شاهزاده شجاع و اساطیری دنیای قدیم پسر تیتون و اورور . وی بتوسط پدرش پادشاه کشور ترو آد مامور شد نزد پادشاه مصر و حبشه برود و از آنان برای شکستن محاصره شهر ترویا پایتخت ترو آد کمک بخواهد ( یونانیان تروا را محاصره کرده بودند ) .

پیشنهاد کاربران

بپرس