مملکت رانی

لغت نامه دهخدا

مملکت رانی. [ م َ ل َ / ل ِ ک َ ] ( حامص مرکب ) عمل مملکت ران. فرمان فرمایی و دادگستری. ( ناظم الاطباء ). کشورداری.

فرهنگ فارسی

عمل مملکت ران . فرمان فرمایی و داد گستری . کشور داری .

پیشنهاد کاربران

بپرس