مملکت داری
/mamlekatdAri/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
شغل ملک: کارهای پادشاهی و کشور.
"و بداند که همه شغل ملک بدو مفوض خواهد بود. "
( گزیده تاریخ بیهقی، خطیب رهبر، چاپ پنجم، ۱۳۷۲، ص ۱۳. )
"و بداند که همه شغل ملک بدو مفوض خواهد بود. "
( گزیده تاریخ بیهقی، خطیب رهبر، چاپ پنجم، ۱۳۷۲، ص ۱۳. )
زمامداری
سیاست، کشورداری