ممشی
لغت نامه دهخدا
ممشی. [ م َ شا ] ( ع اِ ) آبدستخانه و فرناک. ( ناظم الاطباء ).
ممشی. [ م ُ ]( ع ص ) آنکه رعایت می کند قانون را. ( ناظم الاطباء ).
ممشی. [م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سوادکوه شهرستان شاهی با 350 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید