ممزوج کردن


مترادف ممزوج کردن: آمیختن، مخلوط کردن، درهم کردن، قاطی کردن، ترکیب کردن

مترادف ها

merge (فعل)
مخلوط کردن، ترکیب کردن، یکی کردن، فرو رفتن، غرق شدن، ادغام کردن، ممزوج کردن، فراگرفته، مستهلک شدن

intermingle (فعل)
با هم امیختن، با هم مخلوط کردن، ممزوج کردن

فارسی به عربی

ادمج

پیشنهاد کاربران

آمیختن، مخلوط کردن، درهم کردن، قاطی کردن، ترکیب کردن

بپرس