ممزق کردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) پاره کردن شکافتن : [ پس شیر از جوانب در آمدند و زخمها پیاپی میزدند تا لباس وجود بر پیلان چنان مخرق و ممزق کردند که بزرگتر پاره ای از پیلان گوش بود . ] ( مرزبان نامه . ۱۳۱۷ . ص ۲۲۵ )

پیشنهاد کاربران

بپرس