ممحض

لغت نامه دهخدا

ممحض. [ م ُ م َح ْ ح َ ] ( ع ص ) خالص و بی آمیغ و محض و پاک کرده شده.

فرهنگ فارسی

( اسم ) خالص کرده محض شده
مشک شیر . آوندی که در آن شیر تکان داده و زده می شود تا مسکه و زبد آن بیرون آید .

فرهنگ معین

(مُ مَ حَّ ) [ ع . ] (اِمف . ) خالص کرده ، محض شده .

پیشنهاد کاربران

بپرس