ممالک راندن ؛ حکومت داشتن در کشورها. در ممالک فرمانروایی کردن. کشورداری کردن. سلطنت کردن. اداره کردن :
همه ممالک دنیا تراست مستخلص
چنانکه خواهی گیر وچنانکه خواهی ران.
عثمان مختاری.
همه ممالک دنیا تراست مستخلص
چنانکه خواهی گیر وچنانکه خواهی ران.
عثمان مختاری.