مماس

/momAs/

مترادف مماس: دارای تماس

برابر پارسی: بهم ساییده

معنی انگلیسی:
contiguous, tangent, tangential

لغت نامه دهخدا

( ممآس ) ممآس. [ م ِم ْ ] ( ع ص ) نمام. سخن چین. ( از اقرب الموارد ). رجوع به مِمأس شود.
مماس. [ م ُ ] ( اِ ) گودال. مغاک. جای پست. ( از ناظم الاطباء ). پستی و مغاک. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). گودال. مغاک و پستی. ( از برهان قاطع ).

مماس. [م ُ ماس س ] ( ع ص ) با هم ساییده شده. ( غیاث اللغات ) ( ناظم الاطباء ). مالیده شده و ساییده شده دو چیز با هم. ( ناظم الاطباء ). بساونده یکدیگر را. بسوده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : هرگاه که هوا بجنبد آن هوا که مماس پوست ما باشد دور شود و هوای تازه مماس گردد. ( ذخیره خوارزمشاهی ). || ( اِ ) جای بهم سودن. ( غیاث اللغات ). جای سوده شدن. ( ناظم الاطباء ). || ( اصطلاح ریاضیات ) در اصطلاح ریاضیات ، عبارت است از ساییدگی وتماس دو خط با یکدیگر، چنانکه خط مستقیمی که بر دایره ای می ساید و از کنار آن می گذرد : مماس بریک منحنی در یک نقطه معین حد قاطعی است که بر این نقطه می گذرد و براثر دوران قاطع حول آن نقطه ، نقطه تقاطع دیگر آن با منحنی منطبق بر این نقطه می شود. فاصله مماس از مرکز دایره برابر طول شعاع است و هر ضلعی از آن او مماس بود آن دایره را. ( التفهیم ص 15 ).

مماس. [ م ُ ماس س ] ( ع ص ) جماع کننده. ( آنندراج ). آرمنده با زن. رجوع به تماس شود.

ممأس. [ م ِ ءَ ] ( ع ص ) سریع. ( از اقرب الموارد ). تیزرو. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || نمام. ( از اقرب الموارد ). نمام.سخن چین. ( از ناظم الاطباء ). سخن چین. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

بهم ساییده شده، مالیده شده
( اسم ) ۱ - بهم ساییده مس کرده . ۲ - تلاقی کرده ( خط سطح ) توضیح مماس بر یک منحنی در نقطه معین حد قاطعی است که بر این نقطه می گذرد و بر اثر دوران قاطع حول آن نقطه نقطه تقاطع دیگر آن با منحنی منطبق براین نقطه میشود . فاصله مماس از مرکز دایره برابر طول شعاع است .
سریع

فرهنگ معین

(مُ سّ ) [ ع . ] (اِمف . ) به هم ساییده شده ، مالیده شده .

فرهنگ عمید

مالیده شده، به هم ساییده شده.

دانشنامه عمومی

در هندسه، خط مُماس بر یک خم صفحه ای در یک نقطهٔ معین، خط راستی است که منحنی را در آن نقطه «فقط لمس می کند». خط مماس، به صورت غیر رسمی، خطی تعریف می شود که از دو نقطهٔ واقع بر منحنی که بی نهایت به یکدیگر نزدیک اند می گذرد. به صورت دقیق تر، خط مماس بر منحنی y = f ( x ) در نقطهٔ x = c واقع بر منحنی، خط راستی است که از نقطهٔ ( c , f ( c ) ) واقع بر منحنی می گذرد و شیبی برابر f ′ ( c ) دارد که در آن f ′ مشتق f است. تعریف مشابهی برای منحنی های فضایی و منحنی های واقع در فضای n - بُعدی اقلیدسی برقرار است.
خط مماس در نقطهٔ برخورد خود با منحنی ( نقطهٔ تماس ) همان راستای منحنی را دارد و در نتیجه بهترین تقریب خطی برای منحنی در آن نقطه به شمار می آید.
به طور مشابه، صفحهٔ مماس بر یک سطح در یک نقطهٔ معین، صفحه ای است که آن سطح مفروض را در آن نقطهٔ معین «فقط لمس می کند». مفهوم مماس یکی از مفاهیم بنیادین در هندسهٔ دیفرانسیل است که به صورت گسترده ای تعمیم داده شده است.
عکس مماس
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

مُماس (tangent)
در هندسه، خط راستی که با منحنی تماس دارد. به بیان دقیق تر، خط راستی را مماس بر منحنی در نقطۀ مشخصی چون P می گویند، اگر موضعِ حدیِ خطی گذرنده از P و نقطه متغیری چون Q روی منحنی باشد، وقتی که Q به P میل می کند. مماس، شیب منحنی در نقطۀ تماس را به دست می دهد. در نقطۀ ماکسیمم (بیشینه)، مینیمم (کمینه) یا عطف، شیب مماس صفر است.

مترادف ها

tangent (اسم)
مماس، تانژانت، خط مماس

پیشنهاد کاربران

خط راستی که باخط منحنی تماس داشته باشه
برخورد با لبه
سایا
ساییده

بپرس