لغت نامه دهخدا
مم.[ م َ ] ( ع ) گاه بجای مسلم نویسند. ( ناظم الاطباء ).
مم. [ م ِم ْ م َ ] ( ع حرف جر + اسم ) مِن ْ ما، یعنی از چه و برای چه. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه اسلامی
پیشنهاد کاربران
هیچ کدام از این معنای کهن وازه مم در زبان پارسی نیست، پژوهش بیشتری نیاز است.
مَم، در گویش دشتی و در جنوب ، شیر خوردنی و غذا و خوراک به زبان کودکان و اطفال و نوباوگان است.
مَم ، مَمَم
مَم ، مَمَم
در زبان بلوچی مَمّ به معنای خرس سیاه بلوچی است
سنسکریت؛ مَمَ
اوستایی: مَنَ
مَنا: از من
اوستایی: مَنَ
مَنا: از من