اسپانیا کشوری متنوع است که با ادغام موجودیت های سیاسی متضاد دارای ساختارهای اقتصادی و اجتماعی، زبان ها و سنت های تاریخی، سیاسی و فرهنگی متفاوت تشکیل شده است. طبق قانون اساسی فعلی اسپانیا، ملت اسپانیا وطن مشترک و تقسیم ناپذیر همه اسپانیایی ها است که از ملیت ها و مناطقی تشکیل شده است که قانون اساسی حق خودگردانی را برایشان به رسمیت شناخته و تضمین می کند.
... [مشاهده متن کامل]
واژه های ملیت ها و ملیت های تاریخی، اگرچه هرگز به طور رسمی تعریف نشده اند اما به سرزمین هایی گفته می شوند که ساکنان آن ها دارای یک هویت تاریخی قوی هستند یا به طور مشخص تر، برخی جوامع خودمختار که اساسنامه خودمختاری - قانون پایه ای نهادی آنها - هویت تاریخی و فرهنگی آنها را به رسمیت می شناسد.
در رویه قضایی اسپانیا، واژه ملیت برای اولین بار در قانون اساسی فعلی که در سال ۱۹۷۸ پس از بحث های فراوان در پارلمان اسپانیا تصویب شد، ظاهر می شود. اگرچه به صراحت فهمیده شد که این اصطلاح به گالیسیا، سرزمین باسک و کاتالونیا اشاره دارد، قانون اساسی مشخصاً از هیچ جامعه ای نام نبرده است. بین موضع تمرکزگرای قوی به ارث رسیده از رژیم فرانکو و موضع ملی گرایانه گالیسی ها، باسک ها و کاتالان ها، اجماع پیرامون این لفظ ایجاد شد. هنگامی که همه ملیت ها و مناطق به خودمختاری یا خویش فرمانی ملحق شدند و به عنوان جوامع خودمختار تشکیل شدند، این قانون در اساسنامه های مربوط به خودمختاری اعمال شد.
تعدادی از نویسندگان قانون اساسی فعلی اسپانیا گفته اند که مفهوم ملیت مترادف با ملت است. با این حال، دادگاه قانون اساسی اسپانیا به صراحت این تفسیر را مخالفت کرده است.
در حال حاضر، اصطلاح «ملیت» در ارجاع به آراگون، جامعه والنسیا، جزایر بالئاریک، جزایر قناری و اندلس استفاده می شود. بقیه جوامع خودمختار ( کاستیل - لامانچا، مورسیا، لاریوخا، اکسترمادورا ) به عنوان مناطق تاریخی اسپانیا تعریف می شوند. آستوریاس، کانتابریا، کاستیا و لئون به عنوان «جمعیت های تاریخی» شناخته می شوند. نابارا در ایجاد مجدد منشورهای قرون وسطایی خود به عنوان یک جامعه منشوری تعریف شده است، و جامعه مادرید به عنوان نه یک ملیت و نه منطقه، بلکه به عنوان جامعه ای که به نفع کشور به عنوان مقر پایتخت کشور ایجاد شده است، تعریف شده است. در غیر این صورت، کاتالونیا در «استاتوت» خود به عنوان یک ملت تعریف شده است. این به رسمیت شناختن باعث شد دادگاه قانون اساسی اسپانیا برخی از موارد قانون کاتالونیا را که خلاف قانون اساسی اعلام شده بود، باطل کند. علاوه بر این، دادگاه در نظر گرفت که ارجاعاتی که در مقدمه اساسنامه به کاتالونیا به عنوان یک ملت و به واقعیت ملی کاتالونیا شده است، «بدون اثر قانونی» است.

... [مشاهده متن کامل]
واژه های ملیت ها و ملیت های تاریخی، اگرچه هرگز به طور رسمی تعریف نشده اند اما به سرزمین هایی گفته می شوند که ساکنان آن ها دارای یک هویت تاریخی قوی هستند یا به طور مشخص تر، برخی جوامع خودمختار که اساسنامه خودمختاری - قانون پایه ای نهادی آنها - هویت تاریخی و فرهنگی آنها را به رسمیت می شناسد.
در رویه قضایی اسپانیا، واژه ملیت برای اولین بار در قانون اساسی فعلی که در سال ۱۹۷۸ پس از بحث های فراوان در پارلمان اسپانیا تصویب شد، ظاهر می شود. اگرچه به صراحت فهمیده شد که این اصطلاح به گالیسیا، سرزمین باسک و کاتالونیا اشاره دارد، قانون اساسی مشخصاً از هیچ جامعه ای نام نبرده است. بین موضع تمرکزگرای قوی به ارث رسیده از رژیم فرانکو و موضع ملی گرایانه گالیسی ها، باسک ها و کاتالان ها، اجماع پیرامون این لفظ ایجاد شد. هنگامی که همه ملیت ها و مناطق به خودمختاری یا خویش فرمانی ملحق شدند و به عنوان جوامع خودمختار تشکیل شدند، این قانون در اساسنامه های مربوط به خودمختاری اعمال شد.
تعدادی از نویسندگان قانون اساسی فعلی اسپانیا گفته اند که مفهوم ملیت مترادف با ملت است. با این حال، دادگاه قانون اساسی اسپانیا به صراحت این تفسیر را مخالفت کرده است.
در حال حاضر، اصطلاح «ملیت» در ارجاع به آراگون، جامعه والنسیا، جزایر بالئاریک، جزایر قناری و اندلس استفاده می شود. بقیه جوامع خودمختار ( کاستیل - لامانچا، مورسیا، لاریوخا، اکسترمادورا ) به عنوان مناطق تاریخی اسپانیا تعریف می شوند. آستوریاس، کانتابریا، کاستیا و لئون به عنوان «جمعیت های تاریخی» شناخته می شوند. نابارا در ایجاد مجدد منشورهای قرون وسطایی خود به عنوان یک جامعه منشوری تعریف شده است، و جامعه مادرید به عنوان نه یک ملیت و نه منطقه، بلکه به عنوان جامعه ای که به نفع کشور به عنوان مقر پایتخت کشور ایجاد شده است، تعریف شده است. در غیر این صورت، کاتالونیا در «استاتوت» خود به عنوان یک ملت تعریف شده است. این به رسمیت شناختن باعث شد دادگاه قانون اساسی اسپانیا برخی از موارد قانون کاتالونیا را که خلاف قانون اساسی اعلام شده بود، باطل کند. علاوه بر این، دادگاه در نظر گرفت که ارجاعاتی که در مقدمه اساسنامه به کاتالونیا به عنوان یک ملت و به واقعیت ملی کاتالونیا شده است، «بدون اثر قانونی» است.
