ملکوتی

/malakuti/

مترادف ملکوتی: آسمانی، روحانی، صمدانی، غیبی، قدسی، لاهوتی، الهی، الوهی، ایزدی، ربانی، یزدانی

متضاد ملکوتی: ناسوتی

معنی انگلیسی:
heavenly, celestial, spiritual, divine, ethereal, godlike, paradisiacal, angelic, angelical, olympian

لغت نامه دهخدا

ملکوتی. [ م َ ل َ ] ( ص نسبی ) منسوب به ملکوت. روحانی. مجرد. آسمانی : ذات ملکوتی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به ملکوت آسمانی : [ قیافهای ملکوتی دارد . ]

پیشنهاد کاربران

ملکوتی: همتای این واژه در زبان سغدی:
زواک zevāk ( سغدی: ذواک żevāk ) ، واتمن vātmen ( سغدی: واتمنه vātmene ) ، واخشیک vāxŝik .
فرشته سان
آن ها به همان اندازه که برای دهگانان بی زمین و خرده پا و بیچیزان شهری از آسمان سخن می گفتند به زمین و گوسپند و گاو دلبستگی داشتند و از دیدن گله های بزرگ سرگرم چرایِ این جانوران سودمند بر زمین های پهناورشان از خرسندی به آسمان بال و پر می گشودند و چهره هایی فرشته سان ( ملکوتی ) می یافتند.
...
[مشاهده متن کامل]

برگرفته از پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2021/08/blog - post_10. html

اسمانی، خدایی
مثال:
صدایی ملکوتی یعنی صدایی اسمانی یا مان الهی
خدایی، مهیب

بپرس