ملکم سر جان
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
مَلْکُم، سِر جان (۱۷۶۹ـ۱۸۳۳)(Malcolm, Sir John)
مَلْکُم، سِر جان
سیاستمدار و خاورشناس انگلیسی. برای خدمت در دستگاه نظامی شرکت هند شرقی انگلیس به هند رفت (۱۷۸۲) و در آن جا فارسی را به خوبی فراگرفت. مترجم فارسی فوج نظام حیدرآباد (۱۷۹۲)، منشی سر الیور د کلارک فرماندۀ کل نیروهای انگلیسی در مدرس (۱۷۹۵ـ۱۷۹۷)، و معاون نمایندۀ مقیم انگلیس در حیدرآباد (۱۷۹۸) بود. در ۱۷۹۹ـ۱۸۰۱ لرد ولزلی فرماندار کل هند او را به سفارت به دربار فتح علی شاه قاجار فرستاد و او دو پیمان بازرگانی و سیاسی با مقامات ایرانی بست (۱۸۰۰). در بازگشت به هند، منشی مخصوص فرماندار کل (۱۸۰۱ـ۱۸۰۳)، و نمایندۀ مقیم در دربار سندیا (۱۸۰۴) و میسور (۱۸۰۵) شد. در ۱۸۰۸ بار دیگر به ایران اعزام گشت و با چهار کشتی به خلیج فارس آمد، اما فتح علی شاه به رعایت جانب فرانسوی ها به او اجازۀ ورود به خاک ایران نداد. در ۱۸۱۰ باز به ایران آمد و همراهان وی به آموزش سپاه ایران پرداختند. در ۱۸۱۱ ایران را ترک گفت. پس از سال ها خدمت در هند و رسیدن به مناصب بلند لشکری و کشوری در آن جا، مانند فرمانداری بمبئی (۱۸۲۷ـ۱۸۳۰)، سرانجام در ۱۹۳۰ برای همیشه به انگلستان بازگشت. به شعر فارسی علاقۀ فراوان داشت و فردوسی را به هومر حماسه سرای یونانی مانند می کرد. از آثارش: تاریخ سیاسی هند (۱۸۱۱)؛ تاریخ ایران در ۲ جلد (لندن، ۱۸۱۵) که به فارسی ترجمه شده است.
مَلْکُم، سِر جان
سیاستمدار و خاورشناس انگلیسی. برای خدمت در دستگاه نظامی شرکت هند شرقی انگلیس به هند رفت (۱۷۸۲) و در آن جا فارسی را به خوبی فراگرفت. مترجم فارسی فوج نظام حیدرآباد (۱۷۹۲)، منشی سر الیور د کلارک فرماندۀ کل نیروهای انگلیسی در مدرس (۱۷۹۵ـ۱۷۹۷)، و معاون نمایندۀ مقیم انگلیس در حیدرآباد (۱۷۹۸) بود. در ۱۷۹۹ـ۱۸۰۱ لرد ولزلی فرماندار کل هند او را به سفارت به دربار فتح علی شاه قاجار فرستاد و او دو پیمان بازرگانی و سیاسی با مقامات ایرانی بست (۱۸۰۰). در بازگشت به هند، منشی مخصوص فرماندار کل (۱۸۰۱ـ۱۸۰۳)، و نمایندۀ مقیم در دربار سندیا (۱۸۰۴) و میسور (۱۸۰۵) شد. در ۱۸۰۸ بار دیگر به ایران اعزام گشت و با چهار کشتی به خلیج فارس آمد، اما فتح علی شاه به رعایت جانب فرانسوی ها به او اجازۀ ورود به خاک ایران نداد. در ۱۸۱۰ باز به ایران آمد و همراهان وی به آموزش سپاه ایران پرداختند. در ۱۸۱۱ ایران را ترک گفت. پس از سال ها خدمت در هند و رسیدن به مناصب بلند لشکری و کشوری در آن جا، مانند فرمانداری بمبئی (۱۸۲۷ـ۱۸۳۰)، سرانجام در ۱۹۳۰ برای همیشه به انگلستان بازگشت. به شعر فارسی علاقۀ فراوان داشت و فردوسی را به هومر حماسه سرای یونانی مانند می کرد. از آثارش: تاریخ سیاسی هند (۱۸۱۱)؛ تاریخ ایران در ۲ جلد (لندن، ۱۸۱۵) که به فارسی ترجمه شده است.
wikijoo: ملکم،_سر_جان_(۱۷۶۹ـ۱۸۳۳)
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید