ملکشاهی از کردهای کرمانج ناحیه جنوب ترکیه هستن که به ایلام مهاجرت کردن. این مردم و شوهان قرابت زیادی به هم دارن! شوهان هم طبق گفته های شرف خان از کردهای همان حوالی به ایلام مهاجرت کردن
مناطق تحت حکومت اتابک لر کوچک بیش از ۴۰۰ سال
لرستان پشتکوه ( ایلام )
لرستان پیشکوه
کرمانجاه
همدان
____
ایل کرمنج قوم بزرگ لر
ایل فیلی قوم بزرگ لر
______
قوم لر=هخامنشی، ساسانی
قوم کرد=ماد
افغان، تاجیک، خراسانی =پارت ( اشکانی )
پژوهش اِدمُلّاوَند:
﷽ن و القلم و ما یسطرون
📩شناسه۱۳۹۲۰۲۰۲۱۱۳۸
📜#ایل_ملکشاهی
🌿#عشیره_ملکشاهی
✍در اغلب نوشتار و یافته های شفاهی در میان بزرگان و صاحب نظران ایل ملکشاه اینان نام خود را از امیر کُرد ملکشاه�چمشگزک�یا سلطان #ملکشاه می رسانند.
... [مشاهده متن کامل]
📌گفته میشود که امیر کُرد ملکشاه چمشگزک جمع کثیری بر سر رایت خود جمع نموده ۳۲ قلعه و ۱۶ ناحیه که بالفعل در تصرف حکام�چمشگزک�بود تسخیر نمود و عشیرت ایشان را به نام جد آن ها امیر ملکشاه�ایل�ملکشاهی خواندند.
📝آیا ملکشاهی ها کُرد هستند؟
۱/جناب علیرضا اسدی در #کتاب فرهنگ تطبیقی گویش کردی ایلامی با زبان ایرانی میانه ( پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی ) به انضمام تاریخ استان ایلام قبل از اسلام، ایلام: انتشارات جوهر حیات، ۱۳۹۰. ص ۱۰۶ مینویسد:
�از مقایسهٔ واژگان ایرانی میانه ( پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی ) با واژگان�کردی ایلامی�[لهجه ملکشاهی] به این نتیجه می توان رسید که بسیاری از واژگان پهلوی اشکانی و ساسانی با این واژگان کردی هم ریشه اند. این هم آوایی در بسیاری از افعال، مفاهیم سیاسی، دینی، اجتماعی، مشاغل، اسامی خاص، اسامی عام و حتی اصطلاحات عامیانه دیده می شود�.
۲/پژوهشگر و شرق شناس؛ پرفسور مینورسکی ( الکورد فی دائرة المعارف الاسلامیة - ص ۸۴ ) می نویسد:
�قریب به هزار خانوار ملکشاهی به ایران خدمت کرده اند و اراضی فراوانی را در قلمرو حاکمیت خود داشته اند و توانسته اند در برابر حملات و یورشهای هولاکو، تیمور و قرایوسف از این اراضی دفاع کنند. �
۳/�دیپلمات و شرق شناس�روسی؛ باسیل نیکیتین معتقد است:
�سلجوقیان در میان بزرگان و امراء کورد اراضی را تقسیم نمودند تا جانبداری و هواخواهی آنان را نسبت به خود تضمین نمایند و کوردان در برابر حمله مغول در دوران هولاکو ( سده ۱۳ میلادی ) و بعد از آن نیز علیه تیمورخان لنگ در سال ۱۴۰۰ میلادی به دفاع پرداخته اند. �
۴/مورخ و محقق ایرج افشار سیستانی ( ایلام وتمدنها المتأخر - ص. ۳۷۱ ) می نویسد:
� والی ایلام در دوران فرمانروایی سلسله سلجوقی، قدرت گسترده ای داشته است و نام"ملکشاه" را بر خود می نهد و مناطق ارکواز و توابع و مردمان ساکن در این منطقه را به عشیره ملکشاهی نام برده اند. �
۵/جعفر خیتال مورخ می گوید:
�برخی بر این باورند که عشیره ملکشاهی، از چند بخش از مردمان مختلف گردهم آمده اند و در سرزمینی ویژه ی سلجوقیان سکونت نموده اند و در دوران حاکمیت ملکشاه این مردمان گرد وی جمع شده اند و به عشیره ملکشاهی معروف شده اند. علاوه براین، مردمان عشیره ملکشاهی به جوانمردی و شهامتی که در نبردها و جنگها معروف می باشند و در دوران فرمانروایی قاجاریان، اراضی گسترده ای را متصرف و ضمیمه املاک خود نموده اند.
۶/با جمعبندی یافته های شفاهی و درک صحیح از نظرات پژوهشگران به نظر می رسد که #ایل_ملکشاهی از یک نژاد واحد شکل نگرفته است، بلکه آمیخته ای از نژادهای محلی اصیل و کهنی همچون عیلامیان، ساسانیان، خورشیدیان، سوره میری و نژادهای دیگری می باشد. هر گروهی از اینان بزرگی یا امیری مستقل را در این مناطق داشته اند و براساس آداب و سنن آباء واجدادی، مردمان خود را اداره می کرده اند. با گذشت زمان و به دلایلی مختلف، مردمانی از لک، لور، قیطول، باوه، و. . . با آنها ترکیب شده اند و از زمره ی این ایل بحساب آمده اند و بدین گونه ایل بزرگ و قدرتمندی به نام ملکشاهی شکل گرفته است.
۷/در برخی از نوشته ها آمده است: اصل نام #ملکشاه از نام ملک و موسی برگرفته شده است که پادشاه این لقب را بدو داده است. ولی این روایت با آن دوران همخوانی ندارد!. چرا که این رویدادی را که روایت می کنند در بین سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۷۴۷ میلادی است که دوره ی ریاست نادرشاه می باشد. زیرا نام عشیره ملکشاهی به سالهای ۱۰۷۳ تا ۱۰۹۳ بر می گردد که همزمان با فرمانروایی الپ ارسلان ( عزالدوله محمد ابو شجاع دم سلطان سلجوقی که در سال ۱۰۶۳ میلادی به فرمانروایی نمود و در سال ۱۰۷۳ میلادی درگذشت. به جز این، به مردی نترس معروفیت دارد و توانسته است شهر حلب را تصرف کند و علت مرگ وی نیز بدلیل جراحتی که از جنگ با بیزانسیان بوده است را ذکر کرده اند ) بر میگردد.
۸/در بعضی از نوشته های مجموع طوایف ایل ملکشاهی را حدود ۴۰ طایفه و جمعیت ایل ملکشاهی بیش از ۷۵۰ هزار نفر تخمین زده اند. این طایفه اما در روستای دیوا بندپی غربی به #مِلشاه شهرت دارند. طایفه ی ملکشاه مقیم #دیوا و فیلبند مازندران به ۷ شاخه تقسیم میشوند: یعقوبعلی، فاضل تبار، گتکِه، علی تبار، علی کِتِک، چالی و روستا. اینان خود را مهاجر از ایلام میدانند.
طوایفی از ایل ملکشاهی در�شهرستان چمشگزک�در�استان تونج ایلی�در�ترکیه، و در اسکاندیناوی، �آلمان، هند، پاکستان، جنوب آفریقا، کویت�و سایر کشورهای عربی حوزه�خلیج فارس�ساکن شده اند.
🖊#محسن_داداش_پور_باکر
۱۳۹۲/۰۲/۰۲
http://mohsendadashpour2021. blogfa. com/post/3289
─═༅
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
ادامه👇
📜#ایل_ملکشاهی
🌿#عشیره_ملکشاهی
2⃣
۹/ولادیمیر فیودورویچ مینورسکی ( زادهٔ ۶ فوریهٔ ۱۸۷۷ – درگذشتهٔ ۲۵ مارس ۱۹۶۶ ) �خاورشناس�و�ایران شناس�روس� در الکورد فی دائرةالمعارف الاسلامیة، ص ۸۴ می نویسد:
در طی قرون هفتم و هشتم، قریب به هزار خانوار ملکشاهی به ایران خدمت کرده اند و اراضی فراوانی را در قلمرو حاکمیت خود داشته اند و توانسته اند در برابر حملات و یورش های�هولاکو، �تیمور�و�قره یوسف�از این اراضی دفاع کنند.
ایل ملکشاهی بارها در دفاع از�مرزهای ایران�سپاهیان متجاوز�امپراتوری عثمانی�را شکست داده اند
۱۰/در دانشنامهٔ�اتنولوگ�[از معتبرترین دانشنامه های جهان]، پروفسور اِوا اِپلر از گروه زبان شناسی دانشگاه روهمپتون و�دانشگاه کمبریج�و همچنین گروه زبان شناسی�دانشگاه پنسیلوانیا�گویش #ملکشاهی را در زیرردهٔ گویش های جنوبی کردی در کنار گویش هایی نظیر�فیلی�و�کلهری�تقسیم بندی کرده اند. اما�بر اساس تقسیم بندی دیگر گویش ملکشاهی را از لهجه های گویش�کردی ایلامی�محسوب نموده و البته این #گویش رایج مردم�ایل ملکشاهی�است.
📚منابع:
📕غلامحسین کریمی دوستان، کردی ایلامی، سنندج: انتشارات دانشگاه کردستان، ۱۳۸۰
📓مرتضی اکبری. تاریخ استان ایلام از آغاز تا سقوط قاجاریه. قم: انتشارات فقه، ۱۳۸۶. ص ۶۰.
📔ژویس بلو. زبان کردی. ویراستار رودیگر اشمیت. راهنمای زبان های ایرانی. ترجمه آرمان بختیاری و دیگران. تهران: انتشارات ققنوس، ۱۳۸۳.
📙علیرضا اسدی. ��فرهنگ تطبیقی گویش کردی ایلامی با زبان ایرانی میانه ( پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی ) به انضمام تاریخ و زبان استان ایلام قبل از اسلام�. خانه کتاب ایلام: انتشارات جوهر حیات، ۱۳۹۰، ص ۱۰۶.
📗غلامحسین کریمی دوستان، جایگاه فیلی و کلهری در دسته بندی گویش های کردی: مجله دانشگاه کردستان، شماره ۴–۳ سال ۱۳۷۹
📘مرتضی اکبری. تاریخ استان ایلام از آغاز تا سقوط قاجاریه. قم: انتشارات فقه، ١٣٨۶. ص
۱۱/�همانطور که پیشتر گفتم بنا به استناد به�دانشنامه جهان اسلام�و بر اساس نوشته�اولیاء چلبی�#نسب ایل ملکشاهی�چَمَشْگَزَکْ� ( چمزی ) به�جمشید�شاه اسطوره ای�ایران�می رسد که جمشید گنزک نامیده شده اند و سپس به چمشگزک، چمگزی و چمزی تبدیل شده اند که البته این ادعا نیز در اثر ربیعی، منیژه. دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۲، تهران: بنیاد دایره المعارف اسلامی. صص. ۱۱۵ - ۱۱۶ بیان شده است.
۱۲/#شه_میر_ملکشاهی: ذکر نام امیر عالیجاه شه میر ملکشاهی جد بزرگ طوایف گرزدین وند رئیس اتحادیه ایلی ملکشاهی در یک سند خطی قدیمی صراحت دارد.
علیرضا اسدی دربارهٔ خاستگاه ایل ملکشاهی چمزی چنین می نویسد: طوایف گرزدین وند ایل ملکشاهی چمزی، بخش مهمی از ایل بزرگ ملکشاهی می باشند که از #تبار کردهای�کرمانج�از اقوام�ماد�محسوب می شوند. جد بزرگ آنان امیر عالیجاه شه میر و�حاج رستم بیگ چمشگزگ�از اعقاب و اولاد امیر کُرد ملکشاه ( ملکیش ) چمشگزک هستند که از امرای ایل ملکشاهی چمشگزک کُرد و در واقع از حاکمان�کردستان، در�درسیم�کردستان ترکیه�و ناحیه�ملکشاهی�در�استان #ایلام�محسوب می شدند که به ناحیه�پشتکوه�استان ایلام�مهاجرت کرده اند.
زمان مهاجرت این خاندان به پشتکوه مشخص نیست، اما به احتمال زیاد هم زمان با کوچ بزرگ کردهای�کرمانج�چمشگزک�به شمال شرقی�ایران�در دوره�صفویه�برای جلوگیری از تجاوزات�ازبکان، امیران کنفدراسیون�چمشگزک�به نواحی غرب�ایران�برای جلوگیری از تجاوزات�عثمانی ها�مهاجرت نمودند. وجود #شجره_نامه و مشترکات نژادی و زبانی و همچنین اسامی و القاب و مهم تر از همه عنوان امرای عالیجاه و توشمالان ملکشاهی چمزی در اسناد به جا مانده از آن دوران، این ادعا را به خوبی اثبات می نماید.
۱۳/از جمله مستندات مشهور ملکشاهی حکم عالی شاهانه از سوی شاهزاده�محمدعلی میرزا دولتشاه�و�#فتحعلی_شاه_قاجار�مبنی بر ریاست👈 ایل ملکشاهی�پهلوان موسی خمیس گرزدین وند است.
📜در متن #سند آمده است:
حکم عالی آنکه نظر به حُسن صداقت و حُسن سلوک و خدمات ارزنده ای که از عالیجاه توشمال موسی به ظهور رسیده او را عالیجاه توشمال طوایف چمزی #ایل_ملکشاهی و سایر طوایف خورده کوب ( هورده کو یا طوایف با جمعیت کمتر ) نموده از این به بعد مقرر آنکه تمامی توشمالان و کدخدایان و ریش سفیدان و رعایای #طوایف چمزی #ایل_ملکشاهی و همچنین سایر طوایف خورده کوب ( هورده کو یا طوایف با جمعیت کمتر ) عالیجاه توشمال موسی را بر تمامی توشمالان دیگر برتر دانسته از سخن و صلاح عالی او خصوصاً احکام و تکالیف مالیاتی تجاوز و تخلف ننمایند و احکام و تکالیف وی را بر خود لازم دانسته و ملزم به اجرای آن هستند و تجاوز و تخلف از احکام عالیجاه توشمال موسی همانند تجاوز از احکام شاهزاده و شاه قاجار است.
🗓تاریخ سند ۱۲۲۲ هجری قمری برابر با سال ۱۱۸۵ خورشیدی
🖊#محسن_داداش_پور_باکر
۱۳۹۲/۰۲/۰۲
http://mohsendadashpour2021. blogfa. com/post/3289
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦ ࿐჻ᭂ
📜#ایل_ملکشاهی
🌿#عشیره_ملکشاهی
3⃣
۱۴/ در ایران و بسیاری از کشورها نظام سنتی #ایل بر اساس خویشاوندی استوار بوده و همانند دیگر ایل ها، پدر تبار می باشند. �
حشمت الله طبیبی�در #کتاب�جامعه شناسی�و�مردم شناسی�ایلات و عشایر ساخت سنتی #ایل_ملکشاهی را به صورت: ایل ← طایفه ← بنه مال ← مال ترسیم کرده و�ایرج افشار سیستانی�در کتاب نگاهی به ایلام، به صورت: ایل ← طایفه ← تیره ← مال ← خانوار
رهبری و ریاست ایل در ملکشاهی موروثی است که به �عالیجاه توشمال� یا�خان�معروف است که بالاترین مقام در ایل ملکشاهی است و از طرف پادشاه یا�حکومت مرکزی�به رسمیت شناخته می شد. گاهی مقام عالیجاه توشمالی و خانی بین دو برادر تقسیم می شد. از وظایف عمده عالیجاه توشمال افزون بر حفظ امنیت و نظارت بر امور مختلف ایل که از طریق پلیس و انتظامات صورت می گرفت، جمع آوری مالیات مرسوم بود. در ایل ملکشاهی همچنین چند توشمال برای مشورت در امور ایل حضور داشتند. توشمالان هنگامی که ایل ملکشاهی رهبری و ریاست واحدی داشت در زیر نظر �رئیس ایل� منصوب شده توسط پادشاه یا حکومت مرکزی قرار می گرفتند. سرپرستی طوایف نیز بر عهده کدخدا بود که در زیر نظر�عالیجاه توشمال�قرار داشتند.
ساختار قدرت در ایل ملکشاهی: رئیس ایل ( خان یا سرتوشمال یا عالیجاه تو شمال ) ←توشمال←کدخدا←ریش سفید←پیاگ
📚منابع:
📗اسدی، علیرضا ( ۱۳۹۶ ) . �با ایلامیان در ایلام. ایلام: انتشارات جوهر حیات. صص. �۴۲۹ - ۴۳۰.
📘افشار سیستانی، ایرج ( ۱۳۷۲ ) . �ایلام و تمدن دیرینه آن. تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. صص. �۳۷۵.
📕جامعه شناسی ایلات و عشایر. حشمت الله طیبی. تهران: انتشارات دانشگاه تهران. ۱۳۸۰، ص ۳۲۹.
📙نصرالله کسرائیان. کردهای ایران. تهران: نامهٔ خود نویسنده، ۱۳۷۲، ص ۱۷
📓رستم رفعتی. انساب شهری و عشایری استان ایلام. ایلام: انتشارات برگ آذین، ۱۳۸۶. ص ۳۳۵
📔مسیو چریکف. سیاحتنامهٔ مسیو چریکف. ترجمه آبکار مسیحی. تهران: انتشارات امیر کبیر، ۱۳۷۹، چاپ دوم، ص ۶۴
۱۵/بر اساس این تحقیقات صورت گرفته در #پژوهش_ادملاوند ایل ملکشاهی به سه دسته تقسیم میشوند:
الف ) #ملکشاهی چَمَزی�چمشگزک:
۱ - خمیس ۲ - نقی ( نظربگ ) ۳ - کاظم بگ ۴ - روسگه ( رستم بگ ) ۵ - خداداد ۶ - ملگه ۷ - شکَربگ ۸ - حسین بگ ۹ - شیه وردی ( شاهوردی ) ۱۰ - خرزینوند ۱۱ - قیطولی ۱۲ - گلان ۱۳ - کله وند ۱۴ - کینیانه ۱۵ - خلیل وند ۱۶ - کناری وند ۱۷ - گراوندی ۱۸ - سرایلوند ۱۹ - شهره میر ( شیره میر ) ۲۰ - کل کل ۲۱ - کلگه ۲۲ - کوگر ( کبک گیر ) ۲۳ - باباهای پیرمحمد ۲۴ - جمعه ۲۵ - سیه گه ۲۶ - حمانه و کول ( علی نظر )
ب ) ملکشاهی گَچی:
۲۷ - رسولوند ۲۸ - باولگ ۲۹ - خِیَرشَه ۳۰ - کوکی ۳۱ - دوقرصه ۳۲ - قیطول ۳۳ - خَلَف مهر ۳۴ - قطره سیه ۳۵ - سیرانه
ج ) طایفه ی ملکشاه مقیم #دیوا و فیلبند مازندران موسوم به #مِلشاه که به ۷ شاخه تقسیم میشوند:
۳۶ - یعقوبعلی، ۳۷ - فاضل تبار، ۳۸ - گتکِه، ۳۹ - علی تبار، ۴۰ - علی کِتِک، ۴۱ - چالی ، ۴۲ - روستا
۱۶/ بر اساس خوانش کتیبه ای شخصیتی بع نام خالد الملکیشی الکردی #ملکشاهی به عنوان حاکم معرفی شده است که او پنج پسر به نام های: جلال، محمود، احمد، علاءالدین علی و کیقباد داشت.
از طرفی نام #ملک_نادر_مِلشاه در آثار تاریخی یافت شده در #بندپی موجب شگفتی و تامل است. این اثر به رویت نگارنده نرسیده است.
۱۷/ نقش برجسته ی #ایل_ملکشاهی در ثبات و پایداری برخی رخدادها در حکومت های مختلف بویژه از صفویه تا پهلوی مهم و حتی تاریخی است. این ایل شاخص در ایران اما در شکل گیری و تداوم انقلاب شکوهمند اسلامی نقش بسزایی داشته و دارد، بگونه ای که شهدای قابل توجهی را در این راه تقدیم میهن و انقلاب نمودند.
🖊#محسن_داداش_پور_باکر
۱۳۹۲/۰۲/۰۲
http://mohsendadashpour2021. blogfa. com/post/3289
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💌چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نیست.
🟡تمامی حقوق برای�محسن داداش پور باکر�محفوظ است .
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦ ࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
خیلی جالبه که افرادی بصورت آگاهانه و یا ناآگاهانه به دنبال تخریب تاریخ و زبان کوردی هستند. اشخاصی که لکی رو به عنوان زبان معرفی میکنند و به کوردها توهین می کنند، اگه میتونید 20 تا فعل در لکی بیاورید که در گویش های کوردی وجود نداشته باشه.
... [مشاهده متن کامل]
100 تا لغت در زبان لکی بیاورید که مستقل بوده و در گویش های زبان کوردی وجود نداشته باشه.
ضمنا چیزی به اسم قوم مستقل لک و یا زبان مستقل لکی در قرون گذشته وجود نداشته و ساخته قرون اخیر هستش.
با نظر مرتضی موافقم، به چند دلیل امکان دارد ملکشاهی ها از نسل جمشید شاه اسطوره ای ایران باشند اول اینکه در حدود ۵۰۰ سال پیش جمعیت ملکشاهی خیلی زیاد بوده دوم اینکه حکام چمزی یا جمزی از لحاظ لغوی و کردی
... [مشاهده متن کامل] به زی جمشید یا فرزند جمشید می خورد سوم اینکه در منابع تاریخی کردها و قوم گیلان شمال به اقوام ساسانی ساکن فارس مرتبط بوده اند چهارم شباهت زبانی
طبق اسناد و مدارک تاریخی ایل ملکشاهی از کردهای کرمانج ترکیه هستند که در زمان صفویه به منطقه ایلام مهاجرت کرده اند. جد آنها امیر ملکشاه چمشگزک هست و هیچ ربطی به ملکشاه سلجوقی ندارند. همین الان هم خود را
... [مشاهده متن کامل] کرد می دانند و به زبان کردی صحبت می کنند. طبق نشریه های معتبر زبان شناسی مثل اتنولوگ و گلاتولوگ، لهجه ملکشاهی از لهجه های کردی جنوبی است. متاسفانه خیلی از دوستان سعی می کنند که بدون هیچ مدرک و منبعی هویت این ایل را تغییر دهند.
اقوام آریایی
مادها::اجداد قوم کرد
پارس ها::اجداد قو لر
پارت ها::اجداد قوم افغان. بلوچ. سیستانی. خراسانی
با توجه به دفن سلطان ملکشاه سلجوقی در بغداد و همجواری شهرستان ملکشاهی با بغداد شکی نیست که ملکشاهی خواستگاهش همین پشتکوه ایلام بوده است و از جای دیگری نیامده اند و ملکشاهی چمزی خراسان نیز خواستگاهشان پشتکوه است
تیره ملکشاهی طایفه تادخیری
ایل بزرگ لر بختیاری
عشیره ملکشاهی از یک نژاد واحد شکل نگرفته است، بلکه آمیخته ای از نژادیهای محلی اصیل و کهنی همچون عیلامیان، ساسانیان، خورشیدیان، سوره میری و نژادیهای دیگری می باشد. هر گروهی از اینان بزرگی یا امیری مستقل را در این مناطق داشته اند و براساس آداب و سنن آباء واجدادی، مردمان خود را اداره می کرده اند. با گذشت زمان و بدلایلی مختلف، مردمانی از لک، لور، قیطول، باوه با آنها ترکیب شده اند و از زمره این عشیره بحساب آمده اند و بدین گونه عشیره بزرگ و قدرتمندی به نام ملکشاهی شکل گرفته است.
... [مشاهده متن کامل]
نام این عشیره در دوران سلجوقیان و در زمان حاکمیت ملکشاه بن ارسلان ( ملکشاه اول سومین سلطان بزرگ سلجوقیان در سال 1072 میلادی قدرت را بدست می گیرد و بعدها تمامی امورات کشور را به وزیر خودم"نظام الملک" واگذار می کند. دولت سلجوقی در زمان حاکمیت این سلطان به اوج قدرت خود میرسد و بغداد را به پایتخت زمستانی تبدیل می نمایند. در زمان همین سلطان، قرمطانیان بصره را متصرف می شوند وحشاشین ( یاران حسن صباح_ مترجم ) قلعه الموت را تحت سیطره خود در می آورند. عمرخیام نیز در همین دوران معروف می گردد و بعد از آن نیز، نام ملکشاه به عده ای کثیری از طرفداران ملکشاه اطلاق گردید ) که از سال 1072 تا 1092 میلادی فرمانروایی نمود، برگرفته شده است. این پادشاه"ملکشاه اول" چنین خصلتی داشت که اراضی وسیعی را در ممکلت تحت فرمانش، به سران و امراء می بخشید که در جنگهای داخلی و خارجی از وی حمایت بعمل می آوردند و با او در کارزار نبردهای مختلف شرکت می کردند.
این گونه عملی را وی نیز به دو سبب بعمل می آورد: نخست ) دفاع از آن سرزمینهایی که مورد حملات و چشم طعم دشمنان بدانهاست. دوم ) برای آن که بفهماند که این امراء قسمی از مجموعه ای تحت فرمان وی می باشند تا با روشی منظم مالیات و خراج سالانه را از آنان دریافت نماید.
برخی از پژوهشگران و شرقشناسان بدین مقوله اشاره کرده اند و از آنان می توان به پرفسور مینورسکی ( الکورد فی دائرة المعارف الاسلامیة - ص84 ) می نویسد: قریب به هزار خانوار ملکشاهی به ایران خدمت کرده اند و اراضی فراوانی را در قلمرو حاکمیت خود داشته اند و توانسته اند در برابر حملات و یورشهای هولاکو، تیمور و قرایوسف از این اراضی دفاع کنند.
ولی باسیل نیکیتین این مقوله را بطور مفصل مورد بحث قرار میدهد و می گوید: سلجوقیان در میان بزرگان و امراء کورد اراضی را تقسیم نمودند تا جانبداری و هواخواهی آنان را نسبت به خود تضمین نمایند و کوردان در برابر حمله مغول در دوران هولاکو ( سده سیزدهم میلادی ) و بعد از آن نیز علیه تیمورخان لنگ در سال 1400 میلادی به دفاع پرداخته اند.
در مورد نام ملکشاه، مورخ نامدار ایرج افشار سیستانی ( ایلام وتمدنها المتأخر - ص. 371 ) می نویسد: والی ایلام در دوران فرمانروایی سلسله سلجوقی، قدرت گسترده ای داشته است و نام"ملکشاه" را بر خود می نهد و مناطق ارکواز و توابع و مردمان ساکن در این منطقه را به عشیره ملکشاهی نام برده اند.
جعفر خیتال مورخ، این نوشته های سیستانی را تأیید می کند و می گوید: برخی براین باورند که عشیره ملکشاهی، از چندبخش از مردمان مختلف گردهم آمده اند و در سرزمینی ویژه ی سلجوقیان سکونت نموده اند و در دوران حاکمیت ملکشاه این مردمان گرد وی جمع شده اند و به عشیره ملکشاهی معروف شده اند. علاوه براین، مردمان عشیره ملکشاهی به جوانمردی و شهامتی که در نبردها و جنگها معروف می باشند و در دوران فرمانروایی قاجاریان، اراضی گسترده ای را متصرف و ضمیمه املاک خود نموده اند.
اسناد رسمی که در سال 1821 میلادی وجود دارد و مهر محمدعلی میراز پادشاه قاجار بروی این اسناد وجود دارد، صحت این گفته ها را تأیید می کند و در این اسناد آمده است: پادشاه قاجار به امیران مناطق چمزی ( پهلوان موسی خمیس ) و چشمه آدینه اجازه داده است تا در قسمت بالای مناطق تحت سیطره عشیره ملکشاهی، مراتع گسترده ای را برای کوچهای تابستانی برای احشام خود بکار آورند. همچنین از مزار والی صالح پیرمحمد نیز که یکی از نوادگان امام موسی بن جعفر ( ع ) است ( شجره نسب تأیید شده پیرمحمد"محمد العابد" است که دانشمندان متخصص و مراجع اسلامی آنرا تأیید کرده اند که نسب وی به امام موسی کاظم ( ع ) می رسد ) ، مواظبت و مراقبت نماید. البته این چنین فرمانی و لطفی از جانب شاه قاجار، به سبب نقش مهمی که این مردمان در آزاد نمودن کرکوک و موصل داشته اند، بدانها واگذار می گردد و دربرابر این لطف شاهانه، مردمان این منطقه می بایست سالانه تعداد پانزده رأس گاومیش و ده رأس گاو و ده تن روغن حیوانی را به دولت پرداخت نمایند.
این اسناد از سوی والی حسن خان فیلی و با خط خود وی نوشته شده است، زیرا خود شخص وی مسئول اجرای این سندسالانه مالیاتی بوده است.
مردمان ملکشاهی اکنون در سی ونه روستا از توابع بخش ارکواز ملکشاهی از توابع شهرستان مهران از شهرستانهای توابع استان ایلام سکونت دارند و براساس سرشماری سال 1950 میلادی، شش هزارخانوار که جمعیت آنان به سی وپنج هزار نفر و بطورکلی این عشیره در دو منطقه تمرکز یافته اند و بدین شرح است:
ملکشاهی گچی: در بخشی از اراضی خشک وبی آب و علف و تنها ماده ای که در آن به وفور موجود است، گچ می باشد و در این منطقه چند تیره زندگی می کنند و از آنان می توان به تیره: قورسه، باولگ، قیطول گچی، خیرشه، رسولوند اشاره نمود و بزرگ یا معتمد این قسم از ملکشاهی شخصی از تیره خیرشه است.
ملکشاهی چمگزی ( چمزی یا چمشگزک ) : اراضی این قسم از عشیره ملکشاهی برعکس بخشهای دیگر، سرشار از چشمه های آب و گیاهان مختلف است و این منطقه بیشتر برای ادامه حیات مساعدتر است و در این منطقه نیز، تیره های: خمیس، ملگه، خداداد، کنیاوند، میرخان، چوزی، همانه وکول، کاکه، کوگر، قیطول، باوه، گلان، سرایلوند، خزروند، خلیلوند، کناریوند، گرواند، کلوند می زیند و بزرگ این قسم از عشیره نیز، شخصی از تیره خمیس است.
می توانیم عشیره ملکشاهی را براساس نسبی که دار . . .