مَلِک قُمی، محمد (قم ۹۳۴ ـ بیجاپور ۱۰۲۴ق)
شاعر ایرانی. در ۹۸۷ق به هند رفت و به خدمت نظام شاهیان احمدنگر دکن درآمد و از آنان، نظام شاه مرتضی مشهور به دیوانه (۹۷۲ـ۹۹۶ق) و نظام شاه برهان دوم (۹۹۹ـ۱۰۰۳ق) را مدح گفت و صله گرفت. سپس به دربار عبدالرحیم خان خانان پیوست و او را مدح کرد. سرانجام در بیجاپور به دربار ابراهیم دوم عادل شاه (۹۸۷ـ۱۰۳۵ق) راه یافت؛ او را در بیشتر آثارش مدح کرده است. با ظهوری تُرشیزی دوستی داشت و دختر خود را به زنی به او داد. نزد شعرا چندان حرمت یافت که او را ملک الکلام می خواندند. در قصیده و غزل به اقتضای شعرای پیشین رفته و از سرایندگان سبک هندی است. از آثارش: دیوان غزلیات؛ گلزار ابراهیم؛ خوان خلیل؛ نورس نام/منبع الانهار به پیروی از مخزن الاسرار نظامی گنجوی؛ صنم و برهمن، به پیروی از خسرو و شیرین نظامی گنجوی.
شاعر ایرانی. در ۹۸۷ق به هند رفت و به خدمت نظام شاهیان احمدنگر دکن درآمد و از آنان، نظام شاه مرتضی مشهور به دیوانه (۹۷۲ـ۹۹۶ق) و نظام شاه برهان دوم (۹۹۹ـ۱۰۰۳ق) را مدح گفت و صله گرفت. سپس به دربار عبدالرحیم خان خانان پیوست و او را مدح کرد. سرانجام در بیجاپور به دربار ابراهیم دوم عادل شاه (۹۸۷ـ۱۰۳۵ق) راه یافت؛ او را در بیشتر آثارش مدح کرده است. با ظهوری تُرشیزی دوستی داشت و دختر خود را به زنی به او داد. نزد شعرا چندان حرمت یافت که او را ملک الکلام می خواندند. در قصیده و غزل به اقتضای شعرای پیشین رفته و از سرایندگان سبک هندی است. از آثارش: دیوان غزلیات؛ گلزار ابراهیم؛ خوان خلیل؛ نورس نام/منبع الانهار به پیروی از مخزن الاسرار نظامی گنجوی؛ صنم و برهمن، به پیروی از خسرو و شیرین نظامی گنجوی.