ملک قاسم میرزا ( زاده ۱۱۸۶ – درگذشته ۱۲۳۰ ) شاهزاده قاجار بود. او برادر تنی ملک منصور میرزا و بیست و چهارمین پسر فتحعلی شاه بود. او شخصیت جالبی داشت و پیوسته در صدد کسب معلومات تازه بود، به طوری که قصد استخراج قند از چغندر را کرد و در پزشکی هم دست داشته است. او با اروپاییان مراوده خوبی داشت و از آنها حمایت می کرد.
... [مشاهده متن کامل]
فن عکاسی و عکس برداری در ایران برای اولین بار در شهر تبریز و توسط ملک قاسم میرزا؛ فرزند فتحعلی شاه قاجار آغاز گردید. به علت سفر او به اروپا و تحصیل در فرانسه در روزگاری که اختراع دوربین عکاسی موضوع بحث روز بود و مراوده با اروپائیان در ایران و توجهی که به دانش ها و فرهنگ نوین داشت، می توان حتم و یقین کرد که شاهزاده ملک قاسم میرزا نخستین ایرانی، پس از ژول ریشار ( به گفته ای اولین شخص خارجی که در ایران عکسبرداری کرده است ) یا هم زمان با او ( و شاید هم پیش از ریشارخان ) است، که دوربین عکاسی در اختیار داشته و نخستین عکس برداری به شیوه داگرئوتیپ و سپس کلدیون را در ایران انجام داده است.
او در اوایل پاییز سال ۱۲۶۵ ه. ق در اردوکشی ناصرالدین شاه به ییلاق جاجرود، از همراهان شاه بود و در آنجا از سراپرده شاه و پیشخدمت ها و زنان حرم عکس برداشته و شش ماه بعد آن ها را آلبوم ساخته و در شانزدهم رجب ۱۲۶۶ ه. ق تقدیم ناصرالدین شاه کرده است. این آلبوم در آلبوم خانه کاخ گلستان موجود است، آلبومی ۱۰۱ برگی به شماره ۲۳۲ که تنها ۳۴ برگ آن به کار رفته است و ناصرالدین شاه با خط خویش بر عکس ها یادداشت نوشته است. از این عکس ها ۸ قطعه را شاهزاده ملک قاسم میرزا گرفته است. وی در ابتدای این آلبوم چنین نوشته است: «پیشکش بنده آستان شهریاری ملک قاسم میرزا به تاریخ شانزدهم شهر رجب المرجب سنه ۱۲۶۶» سایر عکس های این آلبوم را بعدها به آلبوم اضافه کرده اند.
اوژن فلاندن؛ جهانگرد فرانسوی که به سال ۱۲۵۶ ه. ق ملک قاسم میرزا را در تبریز دیده بود، درباره او اینچنین می نویسد:
«این شاهزاده ملک قاسم میرزا … بر اثر فکر بلند و معلومات کافی یکی از مردان بزرگ مشرق زمین به شمار می رود، شش زبان کامل: فرانسه، انگلیسی، روسی، ترکی، عربی، هندی را می داند… او از حامیان مدارس فرانسوی در ایران بود و از شاه برای تاسیس یک مدرسه اجازه گرفت اما شاه به دلیل نامعلومی اجازه خود را پس از مدتی باطل کرد. »
فلاندن همچنین در سفرنامه خود می نویسد که در ایران هرگز موفق به دیدن صورت هیچ زنی نشده بود و این موضوع را با ملک قاسم میرزا در تبریز در میان گذاشته است. او پس از چند روز وی را به منزل خود دعوت می کند و زمینه حضور او در حرامسرای خود را فراهم می نماید و او در آنجا شاهد مراسم رقص و آواز زنان می شود. فلاندن احتمالا خود را تنها اروپایی می داند که توانسته چنین مراسمی را از نزدیک ببیند.


... [مشاهده متن کامل]
فن عکاسی و عکس برداری در ایران برای اولین بار در شهر تبریز و توسط ملک قاسم میرزا؛ فرزند فتحعلی شاه قاجار آغاز گردید. به علت سفر او به اروپا و تحصیل در فرانسه در روزگاری که اختراع دوربین عکاسی موضوع بحث روز بود و مراوده با اروپائیان در ایران و توجهی که به دانش ها و فرهنگ نوین داشت، می توان حتم و یقین کرد که شاهزاده ملک قاسم میرزا نخستین ایرانی، پس از ژول ریشار ( به گفته ای اولین شخص خارجی که در ایران عکسبرداری کرده است ) یا هم زمان با او ( و شاید هم پیش از ریشارخان ) است، که دوربین عکاسی در اختیار داشته و نخستین عکس برداری به شیوه داگرئوتیپ و سپس کلدیون را در ایران انجام داده است.
او در اوایل پاییز سال ۱۲۶۵ ه. ق در اردوکشی ناصرالدین شاه به ییلاق جاجرود، از همراهان شاه بود و در آنجا از سراپرده شاه و پیشخدمت ها و زنان حرم عکس برداشته و شش ماه بعد آن ها را آلبوم ساخته و در شانزدهم رجب ۱۲۶۶ ه. ق تقدیم ناصرالدین شاه کرده است. این آلبوم در آلبوم خانه کاخ گلستان موجود است، آلبومی ۱۰۱ برگی به شماره ۲۳۲ که تنها ۳۴ برگ آن به کار رفته است و ناصرالدین شاه با خط خویش بر عکس ها یادداشت نوشته است. از این عکس ها ۸ قطعه را شاهزاده ملک قاسم میرزا گرفته است. وی در ابتدای این آلبوم چنین نوشته است: «پیشکش بنده آستان شهریاری ملک قاسم میرزا به تاریخ شانزدهم شهر رجب المرجب سنه ۱۲۶۶» سایر عکس های این آلبوم را بعدها به آلبوم اضافه کرده اند.
اوژن فلاندن؛ جهانگرد فرانسوی که به سال ۱۲۵۶ ه. ق ملک قاسم میرزا را در تبریز دیده بود، درباره او اینچنین می نویسد:
«این شاهزاده ملک قاسم میرزا … بر اثر فکر بلند و معلومات کافی یکی از مردان بزرگ مشرق زمین به شمار می رود، شش زبان کامل: فرانسه، انگلیسی، روسی، ترکی، عربی، هندی را می داند… او از حامیان مدارس فرانسوی در ایران بود و از شاه برای تاسیس یک مدرسه اجازه گرفت اما شاه به دلیل نامعلومی اجازه خود را پس از مدتی باطل کرد. »
فلاندن همچنین در سفرنامه خود می نویسد که در ایران هرگز موفق به دیدن صورت هیچ زنی نشده بود و این موضوع را با ملک قاسم میرزا در تبریز در میان گذاشته است. او پس از چند روز وی را به منزل خود دعوت می کند و زمینه حضور او در حرامسرای خود را فراهم می نماید و او در آنجا شاهد مراسم رقص و آواز زنان می شود. فلاندن احتمالا خود را تنها اروپایی می داند که توانسته چنین مراسمی را از نزدیک ببیند.

