لغت نامه دهخدا
( ملمة ) ملمة. [ م ُ ل ِ م م َ ] ( ع اِ ) حادثه. نازله. ج ، ملمات. ( مهذب الاسماء ). سختی و بلا. ج ، ملمات. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). بلا و مصیبتی شدید از مصائب دنیا. ( از اقرب الموارد ). رجوع به ملمات شود. || ( ص ) درخت خرمایی که به رطب شدن نزدیک شده. ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ معین
(مُ لَ مَّ ) [ ع . ملمة ] (اِ. ) سختی ها، پیشآمدهای سخت .