ملف

لغت نامه دهخدا

ملف. [ م ِ ل َف ف ] ( ع اِ ) چادر و قزاگند. ( منتهی الارب ). چادر و جامه ای که بر خود پیچند در هنگام خواب و شمد. ( ناظم الاطباء ). لحافی که خود را بدان پیچند. ( از اقرب الموارد ).

ملف. [ م ِ ] ( ع اِ ) به لغت مراکش ، پارچه. ( ناظم الاطباء ). به مغرب ، ماهوت. ج ، ملوف : برأسی شاشیة ملف حمراء. ( از دزی ج 2 ص 613 ). و رجوع به ترجمه فرهنگ البسه مسلمانان تألیف دزی ص 107 شود.

فرهنگ فارسی

به لغت مراکش پارچه . به مغرب ماهوت .

پیشنهاد کاربران

بپرس