ملعنت
مترادف ملعنت: بدذاتی، شرارت، شیطنت، موذیگری، ملعنه، بیچارگی، بدبختی، شوربختی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
ملعنة.[ م َ ع َ ن َ ] ( ع اِ ) راه کوفته. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). راه کوفته و راه آمد و شد. ( ناظم الاطباء ). || منزل مردم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). مسکن و منزل. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || سبب لعنت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). هر چیز که سبب لعنت گردد. ( ناظم الاطباء ). || پلیدی و حدث. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). پلیدی و جای قضای حاجت. ج ، ملاعن. و فی الحدیث : اتقوا الملاعن الثلاث ؛ بپرهیزید از سه چیز که موجب لعنت است یعنی از تغوط کردن در راه عبور و آمدوشد و در سایه درخت و در کنار جوی. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. بدبختی.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید