ملزومات

/malzumAt/

برابر پارسی: پیش نیاز ها

معنی انگلیسی:
supplies, necessaries

لغت نامه دهخدا

ملزومات. [ م َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ ملزومة، تأنیث ملزوم. رجوع به ملزوم شود. || آنچه برای اداره یا وزارتخانه ای لازم است از میز و صندلی و قلم و مرکب و دوات و جز آن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- اداره ( دایره ) ملزومات ؛ اداره ای که در آن به اسباب محتاج الیه وزارتخانه و غیره رسند چون میز و صندلی و قلم و کاغذ و امثال آن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). فرهنگستان ایران کارپردازی را به جای آن پذیرفته است.

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع ملزومه ( ملزوم ) یا اداره ( دایره ) ملزومات . کار پردازی

دانشنامه عمومی

پیشنهاد کاربران

لوازم، لازمه ها، نیازها، مواردِ لازم
پیش نیاز ها
سور و سات

بپرس