ملذ
لغت نامه دهخدا
ملذ. [ م َ ل َ ] ( ع مص ) آمیخته و مختلط شدن تاریکی. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || ( اِمص ) آمیزش تاریکی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
ملذ. [ م َ ل َذذ ] ( ع ص ) مزه دار و خوشمزه. ج ، مَلاذّ. ( ناظم الاطباء ). || ( اِ ) موضع لذت. ج ، مَلاذّ. ( از اقرب الموارد ) ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید