کسی که از راه راست کژ می شود و به سمتی دیگر می رود. لحدکردن در کشاورزی هم کاربرد دارد شاخه درخت انگور را کج و زیر خاک می کنند تا گیاه جدیدی حاصل شود. به این کار لحد کردن می گویند. ملحد کسی است که راه خود را کج کرده است
خدا ناباور / از دین خارج شده
ملحد: کسی که خدا را باور ندارد. ( https://www. cnrtl. fr/definition )
همتای پارسی این واژه ی عربی، بِکدین bekdin است که در سغدی: بکذینی bekżini می باشد.
مرتد: کسی که دین و قوانین آن را کنار گذاشته است؛ خواه آن دین از خانواده به او رسیده باشد یا خودش برگزیده باشد. ( https://www. cnrtl. fr/definition )
... [مشاهده متن کامل]
همتای پارسی این واژه ی عربی، واژه ی پهلوی آکدین Akdin است.
ناگرویده
نمونه:
( آمیخته ) واژه های همتراز و درست �آتئیست� به پارسی، �ناگرویده�، �از دین برگشته� و �ناخستو� با آرش کسی ناهمتا ( ضد ) با کیش های خداپرستی و به عربی: �مُلحَد�، �مُرتَد� و �کافَر� ( ضدّ مومن ) است. این واژه برخلاف �بی خدا�، واژه ای با بار منفی اجتماعی و بویژه تاریخی است!
... [مشاهده متن کامل]
برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2014/08/blog - post_129. html
معنی این جمله چیه
هی هو کاه لا ملحده؟
تحلیل واژه ی ملحد و واژگان شبیه :
ملحد ( آتئیست خداناباور )
الحاد/الإلحاد : Atheism
موحد : یکتاپرست / توحید : تک خداپرستی، یکتاپرستی
مرتد : Apostate برگشته از دین خود / Apostasy : ارتداد - برگشت و تغییر دین قبلی
... [مشاهده متن کامل]
رافضی : ۱ - ترک کننده.
۲ - اصطلاح سنّییان درباره شیعه به علت ترک رأی صحابه در بیعت با ابوبکر و عمر. Rafida یعنی Rejectors
ناصبی : کسانی که دشمن امام علی بودند. / واژه ای است که به کسی که با علی بن ابی طالب یا امامان شیعه دشمن باشد گفته می شود.
مفسد فی الارض
محاربه/حاربه/افساد فی الارض : waging war against God / enmity against God
کافر : بی دین، ملحد / به کسی گفته می شود که از نظر پیروان یک دین، به آن دین اعتقاد نداشته باشد / اصطلاح عربی برای نامیدن افراد غیر مسلمان بکار میرود، کسیکه که اقتدار الله را زیر سوال ببرد و انکار کند و به اصول اساسی اسلام اعتقاد نداسته باشد
infidel", "pagan", "rejector", "denier", "disbeliever", "unbeliever", "nonbeliever", and "non - Muslim
The term is used in different ways in the Quran, with the most fundamental sense being "ungrateful" ( toward God )
Kufr means "unbelief" or "non - belief", "to be thankless", "to be faithless", or "ingratitude". The opposite term of kufr is īmān ( faith ) , and the opposite of kāfir is muʾmin ( believer ) . A person who denies the existence of a creator might be called a dahri.
مشرک : polytheist چندخداپرست / شرک : Polytheism : شرک در اسلام به معنی شریک قائل شدن برای الله در امر آفرینش است و این مفهوم در تقابل با توحید ( تک خداپرستی ) به کار می رود. کمک خواستن از غیر الله و به فریاد خواندن غیر الله شرک است. شرک تنها گناه نابخشودنی بدون توبه بعد از مرگ در قرآن عنوان شده است:
�الله شرک به خود را نمی بخشد و گناهان دیگر جز آن را برای هرکه بخواهد می آمرزد. آنکه برای الله شریکی قرار می دهد گناه بسیار عظیمی مرتکب شده است
Heresy :
بدعت دینی هر نوع باور یا نظریه ای گفته می شود که در مغایرت با باورها یا آداب و رسوم بنیادی یک دین باشد. بدعت با ارتداد تفاوت دارد که ترک صریح دین یا باور است و همچنین با کفرگویی که توهین به مقدسات است تفاوت دارد.
اهل ضلال ؛ ملحد و کافر. ( ناظم الاطباء ) . گمراه. آنکه در ضلالت باشد.
بَشم=ملحد ، بی دین
دُروَند=کافر ، مرتد ، بی دین
شوریده راه= گمراه ، ملحد
بَلغندر=بی دین ، بی قیدوبند ، بی بندوبار
ناپارسا=بی تقوا ، فاسق
از دین خارج شده
شوریده راه . [ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) کنایه از مردم گمراه و ملحد. ( ناظم الاطباء ) . کنایه از مردم گمراه و پریشان مذهب که متابعت کتب سماوی نکنند و از اخلاق حسنه و اطوار پسندیده بهره ندارند. ( آنندراج ) . از راه بگشته :
چو آن دشتبانان شوریده راه
شنیدند یک یک سخنهای شاه .
نظامی .
بیخدا
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)