ملتمع
لغت نامه دهخدا
- ملتمع شدن ؛ تغییر کردن رنگ و ناپدید شدن آن.
|| درخشیدن. ( ناظم الاطباء ).
|| رباینده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). آنکه می گیرد و می رباید. و رجوع به التماع شود. || آنکه خود را به کناری می کشد. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید