نه فانی نه باقی گیاه است ازآنک
بقا و فنا را در او ملتقاست.
ناصرخسرو.
|| ( اِمص ) در شاهد زیر مصدر میمی است به معنی دیدار و ملاقات و به هم رسیدن : این همه تابش ز روی و رای ازو نشگفت ازآنک
بدر گردد مه چو با خورشید سازد ملتقا.
سنائی ( دیوان چ مصفا ص 21 ).
و رجوع به ملتقی شود.