[ویکی الکتاب] معنی مُلْتَحَداً: پناهگاه (اسم مکان و به معنای محلی که شخص مورد آسیب ،خود را به آن محل کنار بکشد ، تا از شری که متوجه او است ایمان بماند)
ریشه کلمه:
لحد (۶ بار)
«مُلْتَحَد» از مادّه «لحد» (بر وزن مهد) به معنای حفره ای است که از وسط، به یکی از دو طرف مایل شده باشد (همانند لحدی که برای قبر می سازند) و به همین جهت، «مُلْتَحَد» به جایی گفته می شود که: انسان تمایل به آن پیدا می کند، و سپس به معنای «ملجأ و پناهگاه» آمده است و به معنای حفره ای است که در کنار قرار گرفته باشد، شبیه آنچه برای مردگان در عمق قبر کنده می شود که در یکسوی عمق قبر مقداری پیشروی به یک طرف می کنند، و جسم مرده را در آن می گذارند، تا خاک به روی او ریخته نشود، و از آسیب جانوران نیز محفوظ تر بماند، سپس به هر مکان و پناهگاه مطمئن دیگری اطلاق شده است.
لحد و الحاد به معنی عدول و انحراف از استقامت است وسط قبر را ضریح و قسمت منحرف آن را لحد گویند در لغت آمده: «لَحَدَ اِلی فُلانٍ: مالَ اِلَیْهِ - لَحَدَ عَنْهُ: عَدِلَ وَ اِنْحَرَفَ» همچنین است الحاد. . آنانکه درباره آیات ما انحراف میکنند و از استقامت عدول مینمایند بر ما مخفی نیستند . انحراف در اسماء خدا آنست که صفات خدا را از قبیل رازق، خالق، معبود و غیره به دیگران نسبت بدهیم و این مفاهیم را مال آنها بدانیم چنانکه مشرکان و غالیان کردند یُلْحِدُون را از باب عَلِمَ یَعْلَمُ و باب افعال هر دو خواندهاند. ملتحد: به معنی پناهگاه و محل میل است زیرا پناه برنده به آن میل میکند . بگو کسی از خدا به من پناه نمیدهد و جز او پناهگاهی نتوانم یافت. . * . نقل شده در مکّه غلامی بود نصرانی از اهل روم به نام بلعام که میگفتند قرآن از جانب خدا نیست بلکه بلعام به آن حضرت تعلیم میدهد به قول ضحّاک میگفتند: سلمان فارسی قصص قرآن را به او میآموزد به قول دیگر بنی حضرمی غلام داشتند به نام یعیش یا عائش که اسلام آورد و به قولی دو نفر غلام بودند نصرانی از اهل عینالتمر به نام یسار و خیر که کتابی داشتند و به زبان خود میخواندند. (مجمع). به هر حال از آیه فهمیده میشود که کفّار شخص معیّنی را در نظر گرفته و در پی بهانهجوئی میگفتند: قرآن را او تعلیم میدهد و از جانب خدا نیست و خدا در جواب میگوید: زبان آنکه به او میل میکنند و قرآن را به او نسبت میدهند عجمی و غیر فصیح ولی این قرآن عربی روشن است. یعنی: میدانیم که میگویند: قرآن را بشر به او میآموزد ولی زبان کسی که... بقیّه جواب در آیات بعدی است. * . مفعول «یُرِد» محذوف است. در جوامعالجامع و کشّاف گفته «بِاِلْحادٍ - بِظُلْمٍ» دو حال مترادفاند یعنی: هر کس در آن (مسجد الحرام) قصدی از روی انحراف و ستم کند او را از عذاب دردناک میچشانیم. بعید نیست که باء در «بِاِلْحادٍ» زائد و برای تأکید و در «بِظُلْمٍ» برای ملابست و الحاد مفعول «یُرِد» و تقدیر «یُرِدْ اِلْحاداً بِظُلْمٍ» باشد یعنی هر که در آن میلی ظالمانه اراده کند...
ریشه کلمه:
لحد (۶ بار)
«مُلْتَحَد» از مادّه «لحد» (بر وزن مهد) به معنای حفره ای است که از وسط، به یکی از دو طرف مایل شده باشد (همانند لحدی که برای قبر می سازند) و به همین جهت، «مُلْتَحَد» به جایی گفته می شود که: انسان تمایل به آن پیدا می کند، و سپس به معنای «ملجأ و پناهگاه» آمده است و به معنای حفره ای است که در کنار قرار گرفته باشد، شبیه آنچه برای مردگان در عمق قبر کنده می شود که در یکسوی عمق قبر مقداری پیشروی به یک طرف می کنند، و جسم مرده را در آن می گذارند، تا خاک به روی او ریخته نشود، و از آسیب جانوران نیز محفوظ تر بماند، سپس به هر مکان و پناهگاه مطمئن دیگری اطلاق شده است.
لحد و الحاد به معنی عدول و انحراف از استقامت است وسط قبر را ضریح و قسمت منحرف آن را لحد گویند در لغت آمده: «لَحَدَ اِلی فُلانٍ: مالَ اِلَیْهِ - لَحَدَ عَنْهُ: عَدِلَ وَ اِنْحَرَفَ» همچنین است الحاد. . آنانکه درباره آیات ما انحراف میکنند و از استقامت عدول مینمایند بر ما مخفی نیستند . انحراف در اسماء خدا آنست که صفات خدا را از قبیل رازق، خالق، معبود و غیره به دیگران نسبت بدهیم و این مفاهیم را مال آنها بدانیم چنانکه مشرکان و غالیان کردند یُلْحِدُون را از باب عَلِمَ یَعْلَمُ و باب افعال هر دو خواندهاند. ملتحد: به معنی پناهگاه و محل میل است زیرا پناه برنده به آن میل میکند . بگو کسی از خدا به من پناه نمیدهد و جز او پناهگاهی نتوانم یافت. . * . نقل شده در مکّه غلامی بود نصرانی از اهل روم به نام بلعام که میگفتند قرآن از جانب خدا نیست بلکه بلعام به آن حضرت تعلیم میدهد به قول ضحّاک میگفتند: سلمان فارسی قصص قرآن را به او میآموزد به قول دیگر بنی حضرمی غلام داشتند به نام یعیش یا عائش که اسلام آورد و به قولی دو نفر غلام بودند نصرانی از اهل عینالتمر به نام یسار و خیر که کتابی داشتند و به زبان خود میخواندند. (مجمع). به هر حال از آیه فهمیده میشود که کفّار شخص معیّنی را در نظر گرفته و در پی بهانهجوئی میگفتند: قرآن را او تعلیم میدهد و از جانب خدا نیست و خدا در جواب میگوید: زبان آنکه به او میل میکنند و قرآن را به او نسبت میدهند عجمی و غیر فصیح ولی این قرآن عربی روشن است. یعنی: میدانیم که میگویند: قرآن را بشر به او میآموزد ولی زبان کسی که... بقیّه جواب در آیات بعدی است. * . مفعول «یُرِد» محذوف است. در جوامعالجامع و کشّاف گفته «بِاِلْحادٍ - بِظُلْمٍ» دو حال مترادفاند یعنی: هر کس در آن (مسجد الحرام) قصدی از روی انحراف و ستم کند او را از عذاب دردناک میچشانیم. بعید نیست که باء در «بِاِلْحادٍ» زائد و برای تأکید و در «بِظُلْمٍ» برای ملابست و الحاد مفعول «یُرِد» و تقدیر «یُرِدْ اِلْحاداً بِظُلْمٍ» باشد یعنی هر که در آن میلی ظالمانه اراده کند...
wikialkb: مُلْتَحَدا