ملتان

لغت نامه دهخدا

ملتان. [ م ُ ] ( اِ ) مأخوذ از ترکی ، قسمی از کرته و پیراهن. ( ناظم الاطباء ).

ملتان. [ م ُ ] ( اِخ ) نام شهری معروف گرمسیر مابین پنجاب و سند. و معنی ترکیبی آن «مقر اصلی » چه «مول » به معنی اصل و «تان » به معنی جای است. ( آنندراج ). نام شهری در هندوستان. ( ناظم الاطباء ). شهری بزرگ است از هند و اندر او یک بت است سخت بزرگ و از همه هندوستان به حج آیند به زیارت آن بت و نام آن بت مولتان است و جای استوار است و با قندز و سلطان وی قرشی است از فرزندان سام است و به لشکرگاهی نشیند بر نیم فرسنگی و خطبه بر مغربی کند. ( حدود العالم چ ستوده ص 68 ). شهری است در هند در نزدیکی غزنه و مردم آن از دیرباز مسلمانند. ( معجم البلدان ). شهری است در پنجاب که در 31 کیلومتری جنوب غربی لاهور و 582 کیلومتری شمال غربی دهلی قرار دارد. ( از قاموس الاعلام ترکی ). شهری است در شمال غربی پاکستان غربی و 358200 تن سکنه دارد و یکی از مراکز صنعتی پاکستان است. ( از اعلام المنجد ) : من بدین اسیوط فوطه ای دیدم از صوف گوسفند کرده که مثل آن نه به لهاور دیدم و نه به ملتان. ( سفرنامه ناصرخسرو چ برلین ص 90 ). سند مملکتی بزرگ است از اقلیم دویم و بلاد بزرگش منصوره و ملتان و لهاور و... ( نزهةالقلوب چ لیدن ص 259 ). و رجوع به مولتان شود.

فرهنگ فارسی

شهریست در پاکستان در ناحیه پنجاب که ۱۹٠۱٠٠ تن جمعیت دارد و مرکز صنایع میکانیکی و نساجی است .
ماخوذ از ترکی قسمی از کرته و پیراهن .

پیشنهاد کاربران

بپرس