ملایی

/mollAyi/

مترادف ملایی: آخوندی، تحصیل کردگی، سواد، سوادداری

متضاد ملایی: بی سوادی

لغت نامه دهخدا

ملایی. [ م ُل ْ لا ] ( حامص ) منسوب به ملا و شغل و پیشه ملا. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به ملا شود. || تدریس و تعلیم و مکتب داری. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

۱ - ملا بودن با سواد بودن : [ نیست ممکن که تو ملا ز پی ملایی سر انبانی دانش همه جانگشایی . ] ( گل کشتی . توبا. ۲ ) ۴۱۲ - آخوندی

پیشنهاد کاربران

به نظرمن یعنی سواد کسی که سواد دار است
دوسدارم نسل فامیل ملایی از کجا سرچشمه گرفته
بزرگتر و دانای شهر که سخن او فصل الخطاب است
به معنی مالک، دارنده است
و منسوب به کسی که باسواد است، اسم فامیل
ملایی یعنی پر، ملا ودانشمند. ملا از مَلَأ میاد یعنی پر حلا پر از ثروت و علم و. . . .
به نزر من ملایی یعنی ثروتمند، داناو. . . . . . . .
به نظر من ملایی از همان ملا امده ملا ها هم در زمان قدیم قران درس میدادند

بپرس