ملایم شدن


مترادف ملایم شدن: نرم خو شدن، مهربان شدن، معتدل شدن، خلیق شدن، سازگار شدن، آهسته شدن، کند شدن

معنی انگلیسی:
mitigate, moderate, soften, tone

مترادف ها

smooth (فعل)
ارام کردن، تسکین دادن، صاف کردن، تسویه کردن، هموار کردن، صاف شدن، روان کردن، ملایم شدن، صافکاری کردن

فارسی به عربی

ناعم

پیشنهاد کاربران

بپرس