ملاهسه

لغت نامه دهخدا

( ملاهسة ) ملاهسة. [ م ُ هََ س َ ] ( ع مص ) پیشی گرفتن بر چیزی و انبوهی نمودن بر آن. || انبوهی کردن بر طعام از حرص و آز. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

پیشی گرفتن بر چیزی و انبوهی نمودن بر آن . یا انبوهی کردن ب طعام از حرص و آز .

پیشنهاد کاربران

بپرس