ملال یافتن

پیشنهاد کاربران

ملال یافتن ؛ به ستوه آمدن. بیزار شدن. دلتنگ شدن. آزردگی خاطر یافتن.
|| رنج و اندوه و با لفظ چیدن و کشیدن وگرفتن مستعمل. ( آنندراج ) . غم و حزن و پژمردگی. ( ناظم الاطباء ) . اندوه. افسردگی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
...
[مشاهده متن کامل]

به جهان بادی پیوسته و از دور فلک
بهره تو طرب و بهر بداندیش ملال.
فرخی.
مگوی خیره که چون خسته شد فلان ز عنا
مگوی خیره که چون بسته شد فلان به ملال.
قطران.
دل مدار اندر تفکر زین خبر
ره مده در دل ملال و غم مخور.
مولوی.
در مجالس متعدد به مصقل مواعظ و نصایح زنگ کربت و ملال از مرآت ضمیر منیر می زدودند. ( ظفرنامه یزدی ) .
چو درویشان دلم هر صبح گردد بردر دلها
که از هر جا ملالی بهر قوت شام برچیند.
امیرمغیث محوی ( از آنندراج ) .