ملال داشتن ؛ به ستوه بودن. آزرده بودن. ضجرت داشتن. بیزار بودن. مکدر بودن :
من به دیدار تو مشتاقم و از غیر ملول
گر ترا از من و از غیر ملالی دارد.
سعدی.
دل تیره نشود صاف به صوفی صائب
زشت از دیدن آیینه ملالی دارد.
صائب ( از آنندراج ) .
من به دیدار تو مشتاقم و از غیر ملول
گر ترا از من و از غیر ملالی دارد.
سعدی.
دل تیره نشود صاف به صوفی صائب
زشت از دیدن آیینه ملالی دارد.
صائب ( از آنندراج ) .