ملال اوردن

پیشنهاد کاربران

ملال آوردن ؛ موجب بیزاری شدن. آزردگی خاطر فراهم کردن. دلتنگ ساختن :
سخن دراز کشیدیم و همچنان باقی است
که ذکر دوست نیارد به هیچ گونه ملال.
سعدی.
ملال آوردن : بیزاری دست دادن .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 203 ) .
ملال آوردن ؛ موجب بیزاری شدن. آزردگی خاطر فراهم کردن. دلتنگ ساختن :
سخن دراز کشیدیم و همچنان باقی است
که ذکر دوست نیارد به هیچ گونه ملال.
سعدی.