ملاعبه
مترادف ملاعبه: بازی، شوخی، سرگرمی، تجمش، عشق بازی، معاشقه، مغازله، لاس، لاسیدن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) بازی کردن با هم . ۲ - شوخی کرد مرد با زن . ۳ - ( اسم ) بازی . ۴ - شوخی .
با کسی بازی کردن . با هم بازی کردن .
پیشنهاد کاربران
عشق بازی